وقت نیوز -درعالم سیاست هم افرادی وجود دارندکه همواره برای هرموقعیت سیاسی ،اداری و... از قبل زنبیل گذاشته اند.
چند وقت پیش با یکی از دوستان درباره عمل "زنبیل گذاشتن تو صف" و اینکه چرا دیگر این عمل مقبول و مرسوم نیست صحبت می کردم. من اصرار داشتم که این عمل فی نفسه فارغ از بار ارزشی مثبت و منفیه و بودن یا نبودنش در یک جامعه به قرار داد بین عرف بستگی داره ولی طرف مقابل من اصرار داشت که این عمل اخلاقا قبیح است و علت از بین رفتن تدریجیش هم این است که فرهنگ آدمها ارتقاء پیدا کرده است. برای توضیح چرایی ناپسند بودن این عمل سراغ معنای این کار می رفت: وقتی کسی میاید و در صف زنبیل گذاشته و می رود، معنایش این است که "وقت من از شماها مهمتر و کارهایی هم که من دارم از کارهایی که شما دارید مهمتر است!" ارتقاء فرهنگ را هم این چنین تشریح می کرد: الان آدمها به جایی رسیده اند که قائلند "وقت و کارهمه ما به یک اندازه مهم است!"در عالم سیاست هم افرادی وجود دارند که همواره برای هر موقعیت سیاسی،اداری و... از قبل زنبیل گذاشته اند.تعجب نکنید.اگر نیک به اطرافتان بنگرید هستند افرادی که در تمام ادوار و زمان به قدرت رسیدن نمایندگان و روسای جمهور،همواره خود را منتصب به ایشان کرده و نوعی حرکت می کنند که آدمی فکر می کند اینها علم غیب می دانسته اند.یکی از این افراد که در جامعه ما بسیار شناخته شده است در زمان به قدرت رسیدن دولت اصلاحات آقای خاتمی می گفت که ما ذاتا" اصلاح طلبیم.زمان گذشت و دولت آقای احمدی نژاد به قدرت رسید.همین فرد اذعان می کرد که خداوند را شاکر است که دعاهایش به نتیجه رسیده و دولت اصولگرا پیروز شده است.در فردا پس فردای 24 خرداد 92 هم همین فرد مدعی اند که پدر بزرگوارشان به وی تأکید کرده اند که همواره مشی اعتدالی در پیش بگیرند لذا آقای دکتر روحانی و دولت اعتدالش را تأیید می نمایند و...این فرد و افرادی مثل اینها در انتخابات مجلس شورای اسلامی هم چنین عمل می نمایند و زنبیل های خود را در ستادهای تمام کاندیداها پخش نموده و هرکسی که پیروز انتخابات شد،این فرد نفر اول در نوبت پست گیری می باشد.حال می خواهد طبل توخالی باشد یا کوتوله و یا غضنفر و یا آقای خانزاده...قلم من عاجزتر از آن است که در وصف چنین افرادی و اعمال منحصر به فردشان قلم فرسایی کند لیکن به این نتیجه رسیده ام که چنین افرادی برای هر موقعیت سیاسی،اداری و... از قبل زنبیل گذاشته اند.!!
از سید اسلام فیاضی
586