وقت نیوز - طبعا" هیچ اصلاحی با پرخاش و دشنام و ناسزا و افترا میسر نخواهد بود همچنانکه حتی یک مورد از برخورد خشن و مقابله به مثل از سوی معصومین با دشنام دهندگانشان در تاریخ اسلام گزارش نگردیده است.
آنچه در دیدگاه صاحب نظران روانشناسی در مورد غرائز انسانی بیان شده حاوی نقاط مشترکی در تبیین این غرائز است که چون این مقاله نه صرفا" مربوط به این مساله است و نه مجال کافی برای آن وجود دارد تنها به دو صفت مشترک اشاره می نمایم.غرائز بشری در دو چیز مشترکند: اول اینکه فروکش کردن غریزه ی ملتهب شده ، آنی است و دوم اینکه اثرات عکس العملی که منجر به فروکش کردن غریزه شده است تا زمان التهاب مجدد ، استمرار و دوام دارد.به عبارت دیگر وقتی تشنگی سراغ انسان می آید با خوردن جرعه ای آب ، آنا" این غریزه فروکش می کند اما نوع و چگونگی مایعی که برای فرونشاندن تشنگی نوشیده ایم ، تاثیر میان مدت و شاید دراز مدتی در کنش های فرد ایجاد می کند و حتی در تعیین چگونگی مواجهه با التهاب بعدی این غریزه نیز تاثیر گذار خواهد بود. سایر غرائز نیز از این قاعده مستثنا نیستند و از جمله این غرایز که ارتباط ملموسی بین شخصیت درونی و اجتماعی افراد دارد خشم و عصبانیت است.پدیده ای که متاسفانه مدتی است در صحنه فعالیت های سیاسی و اجتماعی کشور عزیزمان رواج یافته و تعابیری همچون اتهام زنی،افترا،دشنام،پرخاش و واکنش های غیراخلاقی را در تعریف به همراه خود داشته است نیز در ذیل همین غریزه ی انسانی یعنی خشم و عصبانیت قابل تحلیل و تامل می باشد.
دکتر چارلز اسپیلبرگر خشم را حالتی عاطفی می داند که پاسخی است به تهدیداتی که فرد را در حوزه ی حیات یا در حوزه ی دیدگاه و تفکر به مخاطره می اندازد.
با این توصیف بسیاری از افرادی که در ساحت سیاسی ایران دست به اقدامات پرخاشگرایانه و یا استفاده از الفاظ و عبارات توهین آمیز می زنند در واقع فکر می کنند با تهدیدی از طرف مقابل در برابر دیدگاه ها،اصول و عقاید خود مواجهند؛عقایدی که تصور می کنند صحیح و صواب است و اعتلا و پیشرفت جامعه را موجب خواهد شد.در فضای سیاسی جامعه ی ما عموما" این اصلاح طلبان هستند که بیشتر با این موج تخریب و توهین از سوی طیف مقابل مواجهند و به ویزه شخصیت های طراز اول جریان اصلاح طلبی از گزند این برخوردهای ناشایست و موهن مصون نبوده و به کرات آماج حملات توهین آمیز و تحقیر گونه و مخرب از طرف بخشی از طیف اصولگرایان تند رو قرار گرفته اند.
در این راستا استفاده از ابزارهای رسانه ای در جهت فضاسازی و گسترش ضریب نفوذ اتهامات و افتراها و بهره گیری از احساسات و هیجانات طرفدارانی که عمدتا" یا جوان هستند و بی تجربه و یا کم اطلاع هستند و متعصب برای برهم زدن جلسات و سخنرانی ها از شیوه های عمده ی این طیف از تند رو ها ی خشمگین یا دلواپس است ، که تحت تاثر قراردادن فضای روانی جامعه را با هدف دستیابی به اهداف سیاسی و فکری خود ذنبال می کنند.اما در این میان و فارغ از بررسی علل و دلایل رشد چشمگیر این قبیل راهبردها در میان بخشی ار اصولگرایان، آنچه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است نوع مواجهه و مقابله ی اصلاح طلبان با چنین امواج گسترده و البته مخربی است که مستقیما" برنامه ها و اهداف شخصیت ها و جریانات اصلاح طلب را نشانه گرفته است.آموزه های دینی و اخلاقی مستحکمی که سالیان سال از طرق گوناگون آموزش داده شده و به یکی از پارامترهای اساسی در فعالیت های سیاسی بدل گشته اند ما را بر آن می دارد که دقت نظر بیشتری در این موضوع داشته باشیم. نحوه مواجهه ی رسول گرامی اسلام (ص) و ائمه ی اطهار (ع) با مخالفین و معاندین و دشنام گویان می تواند درس بزرگی برای فعالین سیاسی در همه ی جبهه ها بویژه در اردوگاه اصلاح طلبان باشد.
به هرحال این اردوگاه حامل عبارت ثقیل اصلاح در ساحت سیاسی کشور است و طبعا" هیچ اصلاحی با پرخاش و دشنام و ناسزا و افترا میسر نخواهد بود همچنانکه حتی یک مورد از برخورد خشن و مقابله به مثل از سوی معصومین با دشنام دهندگانشان در تاریخ اسلام گزارش نگردیده است.
تمسک به اصول اخلاقی و رعایت تقوای سیاسی در همه ی حوزه ها بویژه در مقابله با موج تخریب و توهین از سوی طیف مقابل بهترین راهبرد برای اصلاح جامعه،تقویت جایگاه اصلاح طلبان در میان مردم و به زانو درآوردن مخالفانی است که توهین و مباهنه را استراتژی خود برای شکست اصلاح طلبان قرار داده اند.اصلاح طلبان هرگز نباید اصل اطلاع رسانی شفاف و پاسخگویی صادقانه را فراموش نمایند و یقینا" باید برای رفع شبهات و تضییع اتهامات وارد شده به صورت قاطع و مستند اقدام نمایند و هیچ انفعالی را در برابر تخریب و اتهام طرف مقابل متحمل نگردند اما این پاسخگویی و دفاع از مواضع به معنی استفاده از همان روش های دلواپسانه و پرخاش گرانه نیست بلکه بهره گیری از لحن آرام،استدلال منطقی،زبان نرم و قاطعیت در مواضع همراه با عطوفت در کلام بایستی در دستور کار اصلاح طلبان قرار بگیرد.دلواپسان بسیار امیدوارند اصلاح طلبان را در دامی که با مکر توهین گسترده اند گرفتار سازند و اصلاح طلبان با غلطیدن در این تله ی اخلاقی به همان مسیری بروند که مد نظر مخالفانشان است.این میدان نبرد اخلاق با ضد اخلاق است.به جنگ تبلیغات موهن و تخریب دشنام مدار نمی توان رفت مگر با سلاح اخلاق و ادب و کرامت. اگر خود را فاقد این سلاح می دانیم همان بهتر که از میدان حذر کنیم اما اگر اخلاق سیاسی را پاس می داریم و به تقوا در سیاست و اجتماع ارزش می نهیم باید بدانیم تنها مولفه ی بارز جریان اصلاح طلبی تقید به قواعد بازی ، تحمل نظرات مخالف و رعایت آداب اخلاق و تقواست.در برابر خشم نباید خشمگین شد.خشم متقابل حتی شاید دفعتا" و آنا" به برتری در صحنه بیانجامد اما تبعات استفاده از این ابزار در میان مدت و دراز مدت سم مهلک جریان اصلاحات خواهد بود.می توانیم با دشنام و پرخاش بصورت آنی بر خشم خود از تخریب و توهین های رقیب فائق آییم و او را از میدان به در کنیم اما اثرات شوم این کاربرد نابجا را مدت ها در اردوگاه خود خواهیم دید و همواره نگران خواهیم ماند که آیا در دفعات آتی نیز می شود از این حربه بهره برد یا نه؟ در حالیکه راهبرد اخلاق و ادب هرگز مستهلک و معدوم نخواهد شد.به کرامت و عزت خود و مخالفانمان معتقد باشیم،انگیزه ها را در برخورهای ناهنجار رقیبان در نظر بگیریم،جامعه ی در حال رشدمان را که تشنه ی اخلاق و تقواست فراموش نکیم و به خاطر داشته باشیم که مدت های مدید شعار غالبمان در برابر مخالفان توهین کننده و رقبای اخلاق گریز این بوده است که : ادب مرد به ز دولت اوست .
586
از : روح الله رحیم پور مطلق