وقت نیوز - یاد و خاطره شمن تبریزی عارف نامی ایران شامگاه یکشنبه با حضور شمس شناسان و شماری ازشخصیت های علمی و ادبی کشور و استان در تبریز گرامی داشته شد.
به گزارش وقت نیوز ، دراین آیین که همزمان با هشتم آذر روزجهانی شمس به همت همت بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان ، نهادهای فرهنگی ، هنری محلی و دوستداران شمس برگزار شد، از تمبر یادبود نخستین آئین نکوداشت شمس تبریزی رونمایی شد و سردیس همایش به استاد محمدعلی موحد، کریمی مراغه ای، همایون شجریان و سفیر بلاروس اهدا شد.تندیس بنیاد شمس خوی نیز توسط مسوولان این بنیاد به مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی اهدا شد.
استاد محمد علی موحد عرفانپژوه، تاریخ نگار و حقوقدان ایران با قدردانی ازبرپا کنندگان آیین نکوداشت شمس در زادگاه خود گفت : بسیار خوشحال هستم که کارگزاران این دولت، همه از اهل محل بوده و همجنس ما هستند.
وی گفت : در سال های گذشته یکی از مشکلات ما این بود که کارگزاران و مسوولان دولتی، از اهل محل نبودند.
وی با انتقاد از روشنفکرانی که فقط و فقط از دولت انتقاد می کنند تصریح کرد: روشنفکران باید وجدان آگاه و بیدار جامعه بوده و منصفانه قضاوت کنند. کار دولت خوب است که برای ما، مسوولانی از اهل محل انتخاب کرده است.استاد موحد با اشاره به جایگاه علمی و تاریخی تبریز، اظهار کرد: تاریخ تبریز گنجینه ی از علم و ادب و فرهنگ است و این سرزمین نام بزرگان بسیاری را که سرمنشاء تاثیرات فروانی در کشور بودند در خود ثبت کرده است .
وی از مقبره شعرا و ربع رشیدی تبریز به عنوان نمونه ی از ظرفیت های علمی و تاریخی این شهر یاد کرد و ضرورت معرفی بیشتر این اماکن و نیز ارتقا و توسعه جایگاه عملی تبریز را مورد تاکید قرار داد. استاد موحد همچنین بر حضور ببشتر فضلا و علمای شهر در آیین ها و برنامه فرهنگی وعلمی از جمله آیین نکوداشت شمس گفت : یک زمانی دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز، درجه یک بود. چرا افت کرد؟ چرا باید افت کند؟ تبریز، لقب اولین بودن را با خود به یدک می کشد و باید این اولین ها روز به روز در این شهر افزایش یابد.وی در ابتدا سخنان خود در واکنش به بیانات همایون شجریان گفت: می دانستم که این هنرمند جوان در هنر موسیقی، ید بیضایی دارد ولی نمی دانستم که سخنرانی ماهر نیز است. جمله ای که شجریان بر زبان آورد بدون فکر و اندیشه بود و می توان فقط برای این جمله، چند کتاب نوشت.
در آیین افتتاحیه این برنامه علیمحدی، ریییس انجمن ادبی تبریزدر باره اهداف و انگیزه های آیین نکوداشت شمس سخن گفت و ابراز امیداواری کرد برگزاری این آیین فتح البابی برای نشست های ضرت شمس در سال های آتی باشد.وی این همایش نخستین همایش از نوع خود که مسوولان دولتی و اجرایی به احترام مقام معنوی شمش سخنرانی نمی کنند و همه سخنرانان از اهالی فرهنگ و ادب و شمس شناسان و مولانا شناسان هستند.
مولوی شناس ایرانی، مترجم و مفسر قرآن نیز در ادامه این آیین نکوداشت گفت: یکی از مسائل مهمی که در عالم مثنوی پژوهی و مولانا شناسی رخ داد، کشف مقامات شمس تبریزی بود.کریم زمانی افزود: قبل از کشف و احیا این مقالات، بسیاری از اندیشمندان و متخصصین این حوزه معتقد بودند که شمس تبریزی، وجود واقعی و خارجی ندارد بلکه این ذهن خیالی حضرت مولاناست که شخصی همچون شمس تبریزی را خلق کرده و بر اساس این شخصیت پردازی، به بیان مطالبی در ارتباط با وی پرداخته است.شمس تبریزی، خلاق مولانا به درجه اعلای خودش بوده است.وی ادامه داد: در ارتباط با کشف مقالات، بزرگانی همچون مرحوم فروزانفر نیز نقش داشته اند ولی دکتر محمد علی موحد، تنها شخصی است که توانسته مقالات را در عالی ترین درجه خود تصحیح و به منصه ظهور برساند.وی تصریح کرد: سرچشمه های ظهور این کتاب ها و مقالات، احوال قلبی است و با صنایع ادبی و حتی حفظ کردن های صرف اطلاعات و واژگان عرفانی نمی توان به هدف مورد نظر دست یافت.به گفته این مولوی شناس ایرانی، سر منشا این کتاب ها و مقالات، دل است و برای دریافت مفاهیم والای آن ها باید در درجه اول با آن هم سنخ شد. به صرف داشتن اشعار و منطوق معانی ابیات نمی شود به حریم حرم کتاب وارد و مقیم شد مگر اینکه آدمی، با این کتاب ها محرمیت اخلاقی و روحی پیدا کند.زمانی معتقد است برای درک کامل اشعار مولانا و لذت معنوی از آن در درجه اول باید اخلاق خودمان را درست کرده و گناه نکنیم. گناه یعنی راه برای پاکی، باز باشد ولی شخص به سمت آن نرود! تقوا و پاکی منشا علم و معرفت و ضد آن، منشا جهل است. وی در بخشی از سخنان خود عنوان کرد: بر خلاف باورعده ی که شمس تبریزی را مردی عامی می دانستند، وی با عالمان بزرگی بحث و مناظره می کرده و عرفان فلسفی و عرفان نظری می دانسته است. مولانا نیز مساله توحید را به صورت اومانیستی و بشر دوستانه مطرح می کند.در ادامه این آیین هنگامی که مجری از حضور استاد همایون شجریان خبر داد حاضران بلافاصله وی را تشویق کردند و استاد شحرحان به حرمت آنان برای دقایق روی سن رفت و گفت : در 'قونیه' به پابوس مولانا رفته بودم، برای بازگشت به کشور و برای شرکت در این مراسم تفعل زدم.همایون شجریان بیان کرد: بر اساس همین تفعل با چشم و گوش باز و دهان بسته در این همایش شرکت کردم. شعرخوانی چند تن از شعرا و شرح و صف حال شمس از نگاه ادبا و بزرگان علم و ادب و نیز ارتباط شمن با مولانا جلال الدین محمد بلخی از دیگر برنامه های نخستین آیین نکوداشت شمس تبریز در زادگاهش بود. دراین آیین علاوه بر میهمانان ویژه شماری از مسوولان محلی از جمله رحیم شهرتی فر فرماندار تبریز، پور محمدی رییس دانشگاه تبریز، حاجی پور رییس شوراهای اسلامی آذربایجان شرقی و علی اکبر صفی پور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور داشتند. محمد بن علی بن ملکداد تبریزی، ملقب به شمسالدین، یا شمس تبریزی (۵۸۲-پس از ۶۴۵ هجری قمری) از صوفیان پارسی زبان و مسلمان مشهور سدهٔ هفتم هجری است. سخنان وی را که در مجالس مختلف بر زبان آورده، مریدان گردآوری کردهاند که به نام «مقالات شمس تبریزی» معروف است.از زندگی شمس تبریزی و احوال شخصی او تا آنگاه که مقالات شمس کشف شد خبر مهمی در دست نبود. قدیمیترین مدارک درباره شمس تبریزی، ابتدانامه سلطان ولد و رساله سپهسالار است که گفته «هیچ آفریدهای را بر حال شمس اطلاعی نبوده چون شهرت خود را پنهان میداشت و خویش را در پرده اسرار فرو میپیچید».در کتاب مقالات اگر چه شمس تبریزی به شرح احوال و معرفی پیشینه خود نپرداختهاست اما میتوان او را از میان توصیفات و خاطرات بازشناخت، توصیفاتی که او به مناسبت های گوناگون درباره افراد و اقوال مطرح میکند.شمس تبریزی عاشق سفر بود و عمر را به سیر و سیاحت میگذرانید و در یک جا قرار نمیگرفت، آنچنان که به روایت افلاکی «جماعت مسافران صاحبدل او را پرنده گفتندی جهت طی زمینی که داشته است.» شمس تبریزی در ۲۶ جمادیالاخر ۶۴۲ به قونیه رسید. با مولوی ملاقات کرد و با شخصیت نیرومند و نفس گرمی که داشت مولانا را دگرگون کرد. تا پیش از دیدار شمس تبریزی، مولوی از عالمان و فقیهان و اهل مدرسه بود. در آن زمان به تدریس علوم دینی مشغول بود، و در چهار مدرسهٔ معتبر تدریس میکرد و اکابر علما در رکابش پیاده میرفتند.در سال ۶۴۵ شمس تبریزی بی آنکه کسی آگاه شود قونیه را رها کرد و راه سفر در پیش گرفت. مولوی بیتاب مدام در جستجوی خبری از شمس تبریزی بود. بارها کسانی به او مژده میدادند که شمس تبریزی را در شام دیدهاند و او مژدگانیها میداد. با همین خبرها بود به امید یافتن شمس تبریزی دو بار به شام سفر کرد اما نشانی از او نیافت. شمس تبریزی به سلطان ولد گفته بود و چند بار این سخن را مکرر کرده که این بار بعد از ناپدید شده به جایی خواهد رفت که کسی نشانی از او نیابد.در باره مقصد سفر واپسین شمس تبریزی از قونیه، در منابع موجود چیزی نیامده است، اما از اینکه در منابع قدیمی مزار او را در شهر خوی نشان دادهاند معلوم میشود که مستقیماً یا بهطور غیر مستقیم به خوی رفته است. به تایید سفرنامه جهانگردان مختلف، خاطرات، تذکره ها و نیز به نقل از مقالات و کتب متعدد، آرامگاه شمس تبریزی در خوی شناخته می شده که در تمامی اینها با ذکر منابع و اسناد تاریخی معتبر، مدفن شمس تبریزی را در آذربایجان غربی واقع در شهرستان خوی و در محله ای به نام محله شمس و در کنار مناری باستانی بنام منار شمس تبریزی عنوان نموده اند. اما متاسفانه وقوع زلزله سلماس و خوی به سال ۱۲۲۲ ه.ق و سیل مهیبی که حدود ۱۲۰ سال قبل، درست در محل منار شمس به وقوع پیوسته، باعث تخریب گنبد و بارگاه آرامگاه و همچنین تخریب ۲ منار از ۳ منار موجود شده و بعدها در عصر بی توجهی به آثار باستانی کم کم مدفن شمس مورد بی مهری واقع و به فراموشی سپرده شده است.
مزار شمس تبریزی در خوی در دهههای اخیر مورد توجه قرار گرفت و برای بازسازی آن اقدام شد.
586