وقت نیوز - نخستین مناظره كانديداهاي رياست جمهوري روزجمعه بر روي پرده رفت. مناظره اي كه از هر بابت قابل تأمل و بررسي است. هيجانات اوليه ناشي از نقل قول هاي كوچه و بازار را كه كنار بگذاريم ، مي توان به كنه مساله ي بسيار مهم پرداخت كه نگارنده در اين نوشتار قصد تشريح آنرا دارد.
به گزارش وقت ، فارغ از اينكه بخواهيم وارد بازي كي برد ،كي باخت ؟ بشويم ، بايد گفت اين مناظره يك دست گرمي بود. نه تنها براي آقايان روحاني و جهانگيري بلكه حتي براي قاليباف و ریيسي و دوستانشان.در اولين مناظره چه اتفاقي افتاد؟ چرا قاليباف شروع كننده حملات به دولت و شخص آقاي روحاني بود؟ چرا ریيسي در بستري ساكت ، مشكوك و سرد حركت مي كرد؟ آقاي جهانگيري چگونه توانست تبديل به قهرمان اين مناظره گردد؟ و بسيار پرسش هاي ديگر كه مي توان به اين فهرست اضافه كرد. پشت پرده مناظره ، طبعا چند تيم و مشاور حرفه اي مشغول به كارند و هر يك از منظر خود صحنه را ارزيابي و تبيين مي كند ، اما آنچه كه براي جبهه اصلاحات و اعتدال مهم است ، شناخت و كشف رمز بازي است. اسم رمز بازي در دور اول از نظر نگارنده ، معرفي چهره ریيسي و ابعاد فراجناحي بودن وي بود. در اين بازي، هم ریيسي و هم قالیباف خوب بازي كردند و اين مطلب را بايد موشكافي كرد.قبل از هر چيز بايد ديد قاليباف با چه تاكتيكي در اين مناظره حركت مي كرد.فراموش نكنيد كه شهردار تهران, از تکیهکلامی استفاده کرد که برای بدنه اجتماعی اصلاح طلبان, یادآور یکی از به یادماندنیترین لحظات مناظره های انتخابات پرالتهاب سال ٨٨ است؛ «مردم! ما با پدیدهای مواجه هستیم که به راحتی رو به دوربین دروغ میگوید... » او در ادامه پرینتی را رو به دوربین گرفت و اتهامی را به آقاي روحانی نسبت داد. این تاکتیک, خالق لحظهای ناب و فراموشي ناپذير در تاریخ سیاسی ایران شد. لحظه تراژدی توأمان با کمدی.الگو گرفتن از احمدي نژاد ، براي حمله به آقاي روحاني ، مي تواند از دو جنبه قابل تفسير باشد. اول اينكه قاليباف سعي در جلب آراء بخشي از بدنه حاميان احمدي نژاد را داشت و از طرفي هم مي خواست با اين ريسك، بدنه خاكستري را جلب كند.قاليباف يك نقش ديگر هم داشت. نقش او سپر بلاي ریيسي بود. اين سپر بلا توانست صحنه و ميز مناظره را دست بگيرد و با حملات تندش به آقاي روحاني و دولت ، عملا برخي مسائل را به حاشيه ببرد.
هر چند كه درخشش و افشاگری آقاي جهانگيري اين نقشه را باطل كرد ، اما بايد در نظر داشت كه قاليباف نقش جدي در فراري دادن و در بردن آقاي ریيسي ايفا كرد.حرف اصلي اين است كه در اولين دور اين بازي ، آقاي رییسی مي خواست یک جنبه از جامعیت و فراجناحي بودن خود را نشان داده و شخصیت بیطرفی نسبت به عرصه سیاسی نشان بدهد و اين تصور را ايجاد كند که تنها به دنبال حل مسائل خواهد بود.اما همه مي دانيم كه آقاي رییسی بیشتر بر همان حوزه قضایی تسلط دارد که سی سال در آن فعالیت کرده و با مسائل اجرایی به غیر از حرفهای کلی آشنایی زیادی ندارد و حتی بسیاری از ناظران ادبیات وی از نوع زرد ارزیابی می کنند.بنابراين تاكتيك اصولگرايان در اين مناظره بخوبي هويدا شد. آقاي ریيسي اصلا نيازي به تند و تيز بودن نداشت چرا كه قاليباف حاضر بود و او نمي خواست خودش را وارد اين رينگ خونين كند. اين همان چهره ي است كه از او انتظار دارند. يعني خصلت ويژه اين مناظره ، در واقع همين بود كه يك تصويري در مخاطبين شكل بگيرد. يعني مخاطبين و بينندگان رئیسي را داراي منزلت وجايگاه ويژه اي بدانند و اينطور تصور كنند كه ايشان وجهه اي ملي و مردمي دارند و با متانت و آرامش عمل كرده و خود را وارد بازي اصولگرا و اصلاح طلب نمي كند.از ياد نبايد برد كه آقاي ریيسي در بخشی از سخنانش اشاره داشت كه دولت ها متأسفانه در آخر دوره خود نقش اپوزسيون مي گيرند و... اين جمله خود نشان مي دهد كه وی خود را در جايگاه ديگري مي بيند و رداي رياست جمهوري براي ايشان ، شايد كافي نباشد! به هرحال ادامه اين ميز مي تواند تهديد زا باشد. چرا كه اگر بر همين سياق ، قاليباف حركت را آغاز كرده و آقاي جهانگيري او را خنثي و خاك كند ، مي توان گفت پروژه اصلي اصولگرايان با موفقيت پيش مي رود. گفتمان كار و كرامت ، گفتمان عدالت محوري و همان گفتمان دو گانه سازي چهار درصدي و 96 درصدي ، با يك مهندسي پيچيده مي تواند ، جبهه اصلاحات را در غفلتي سنگين فرو برده و به ناگهان ، ” اصلح “ را از صندوق ها بيرون بكشد.
اين پديده را بايد شناخت و بزرگان و دلسوزان اصلاحات، براي مناظرات بعدي ، طرحي نو در اندازند و اجازه تداوم اين بازي را به حريف ندهند. جان كلام اينجاست كه آقاي ریيسي را بايد به حرف واداشت ، او را بايد به كنش بيشتر انداخت. اسرار ازل را نه تو داني و نه من ... وين چرخ معما نه تو خواني و نه من ، هست از پس پرده گفتگوي من و تو... اين پرده ور افتد ، نه تو ماني و نه من .از : حسام محمدي
586