وقت نیوز - اندیشه و سیره عملی امام خمینی(ره) پر از نکات درس آموز و حیات بخش است. در این میان رابطه عرفان و سیاست در اندیشه و رویکرد امام(ره) مشهود بود. از این رو در مشی عرفانی امام (ره)، عرفان تنها ساحت فردی را شامل نمی شود بلکه امر اجتماعی را نیز در بر می گیرد.
به گزارش وقت نیوز به نقل از گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، نیمه خرداد، یادآور بزرگمردی مبارز و حق طلب، نستوهی بی پروا، عارفی فقیه و فقیهی عارف و استادی برجسته است؛ شخصیتی که تمام زندگی اش را وقف دین و خدمت به مردم کرد و در این مسیر ثابت قدم ماند. شخصیتی دارای جامعیت که علاوه بر داشتن جایگاهی والا در عرصه فقاهتی و سیاسی دارای مراتب بالای اخلاقی و سلوک عرفانی ، آثار برجسته ای را در طول حیات خود نگاشت. بی شک هر اندیشمند و سیاستمداری دارای میراثی است؛ امام(ره) نیز از این قاعده مستثنی نیست. از این رو توجه و بازخوانی اندیشه و سیره عملی امام که پر از نکات درس آموز و حیات بخش است، می تواند راهگشا بوده و افق دید بلندی را پیش رویمان بگشاید. بنابر این می توان از دریچه های مختلف به زندگی و رویکردهای نظری و عملی ایشان پرداخت. در این گزارش به عرفان، سیاست و آزادی در اندیشه امام(ره) می پردازیم. ** عرفان و سیاست در اندیشه امام(ره) امام (ره) عارفی وارسته بود و به حکمت متعالیه و عرفان نظری علاقه داشت و با رویکردی عرفانی به تبیین فلسفه اسلامی می پرداخت. ایشان در این زمینه دارای آثاری برجسته هستند که می توان به کتاب هایی همچون «آدابالصلاه»، «سرالصلاه»(معراجالسالکین و صلاهالعارفین)، «شرح چهل حدیث»، «شرح دعای سحر» و «مصباحالهدایه الیالخلافه والولایه» اشاره کرد. امام در مباحث فلسفی از قرآن، برهان و شهود عرفانی بهره برده است. ایشان معتقد بودند که می توان از قرآن یک فلسفه و نظام فلسفی طراحی کرد. از این رو علاوه بر روش برهانی از روش شهودی و کشفی هم استفاده کردهاند. نقش و جایگاه تزکیه نفس چنان در نگرش امام مهم بود که ایشان تربیت و تزکیه را مقدم بر تعلیم و آموزش می دید و معتقد بودند که دانش با همه جایگاهی که دارد آنگاه که توام با تزکیه نفس نباشد همچون ابزاری در خدمت هدفهای شیطانی به کار گرفته خواهد شد. اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، جزیی از اندیشه کلان وی و متاثر از ابعاد مختلف اندیشه های ایشان است. از آن جا که امام خمینی شخصیتی چند بعدی است، از این رو آثار متعددی در حوزه مباحث عرفان، فقه، فلسفه، کلام و سیاست از ایشان برجای مانده است. همچنین به دلیل آن که امام(ره) بنیان گذار و رهبر نظامی مبتنی بر اندیشه های اسلامی بود، بدیهی است که اندیشه سیاسی وی تمام مفاهیمی که در حوزه حکومت و جامعه کاربرد دارد را در بر می گیرد. تعامل عرفان و سیاست در حقیقت مبتنی بر این مبنا است که عارف در عین توجه به درون و خودسازی، این امکان را دارد که با توجه به بیرون، به امر هدایت خلق و اصلاح جامعه و مبارزه با دشمنان خارجی بپردازد. مبنایی که بر آموزه های اصیل اسلامی و سیره عملی پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین (ع) استوار است. بر همین اساس در عرفان سیاسی، عارف بر روی هر دو صحنه جامعه و سیاست گام می نهد. به عبارتی عرفان سیاسی دستگاه خاص معرفتی دارد. رابطه عرفان و سیاست در اندیشه و رویکرد امام(ره) مشهود بود. از این رو در مشی عرفانی امام (ره)، عرفان تنها در گوشه گیری و عزلت گزینی خلاصه نمی شود، به عبارتی دیگر عرفان تنها ساحت فردی را شامل نمی شود و امر اجتماعی را نیز در بر می گیرد. این نگرش نشانگر نگاه و رویکر متعالی به عرفان است و آن را از حالت ایستایی خارج می کند و پویایی را مطرح می سازد. از این رو عرفان امام (ره) در مقابل استبداد داخلی پهلوی و استعمار خارجی قرار گرفت. ** اندیشه سیاسی امام اندیشه و سیره سیاسی امام، مبتنی بر اصول مستحکمی نظیر جهان بینی توحیدی، وحی الهی، سنت و سیره معصومین (ع)، پیوند دین و سیاست، اجتهاد، عقلانیت دینی، توجه به مقتضیات زمان و مکان و لزوم تامین مصالح جامعه اسلامی و سایر مولفه های فقه غنی اسلامی است. در اندیشه امام «دین» خاستگاه و منشا نظام سیاسی اسلام است و همه برنامهها و مباحث سیاسی اسلام بر مبنای قوانین و احکام دینی پایه ریزی شده است. از این منظر می فرمایند: اسلام دین سیاست است با همه شوون سیاست، و این معنا برای کسی که کمترین دقتی در احکام حکومتی و سیاسی اجتماعی و اقتصادی اسلام بکند به خوبی و روشنی ظاهر میگردد، پس کسی که خیال می کند دین اسلام جدای از سیاست است هم نسبت به معارف اسلام جاهل است و هم سیاست را نمی داند. ایشان فقه را تئوری واقعی و کامل اداره انسان، از گهواره تا گور می دانست و برهمین اساس نظریه مترقی «ولایت فقیه» را مطرح کردند که در واقع تشکیل حکومت اسلامی بر اساس ولایت فقیه در زمان غیبت است. **آزادی در اندیشه امام(ره) آزادی به عنوان یکی از اصول نظام جمهوری اسلامی در اندیشه امام خمینی(ره) دارای جایگاه ویژه ای بود. آزادی در اندیشه کلامی- سیاسی امام، به 2 معنای آزادی فلسفی یا توصیفی، به کار رفته است. آزادی فلسفی بیشتر، مباحث جبر و اختیار را در بر می گیرد و آزادی حقوقی یا تجویزی درباره «بایدها» و «نبایدها» است. آزادی و مشخصه اقتدارگریز آن، بر اساس اسلام و نصوص دینی، یکی از مهمترین اهداف امام خمینی بود. او مبارزه خود را مبارزه برای آزادی معرفی می کند. امام (ره ) هرگز میان آزادی و دین تمایزی نمی افکند و بر این باور است که آزادی با تمام ویژگی های خود، در درون اسلام نهفته است. به عقیده امام خمینی، آزادی «حق اولیهِ بشر» است که در همان آغاز خلقت به او عطا شده است. آزادی که همواره امام از آن به «نعمت بزرگ الهی، هدیه آسمانی و امانت الهی» یاد می کند، «امتیاز» به حساب نمی آید تا دولتی آن را اعطا یا پس بگیرد بلکه آزادی حقی است همانند حق حیات که آدمی قبل از تشکیل جامعه و دولت از آن برخوردار است و دولت نیز موظف به پاسداری از حریم آن است. امام(ره) در همین زمینه می فرماید: مملکت ما امروز قیام کرده است و این قیام، قیامی است که همه موظفیم دنبالش برویم… منطقی است که بشر باید دنبالش کند. اینها دارند حقوق اولیه بشریت را مطالبه می کنند، حق اولیه بشر است که من می خواهم آزاد باشم، من می خواهم حرفم آزاد باشد. امام(ره) اسلام را به مثابه صراط یا شاهراهی می دید که سعادت انسان را در پی دارد و دوری از آن آدمی را به ورطه سقوط و نابودی می کشاند.
انتهای خبر./