وقت نیوز - نوروز فقط یک کلمه نیست بلکه یک فلسفه است و چون عشق و زندگی و حتی مرگ باید به گاه ضرورتش زیست تا معنا شود.
به گزارش وقت نیوز ، نوروز برگرفته از تازگی و نو شدن است د و میهمان عزیزی است که ما ایرانی ها در ماه آخر سال برای استقبال از آن آماده می شویم.خانه هایمان را از گرد و غبار پاک می کنیم،سبزه می کاریم و لباس نو می خریم. خانه تکانی یک سنت کهن است که به اعتقاد بسیاری جنبه ای نمادین دارد و چه شکوهمند خواهد بود اگر انسان همان گونه که فضای بیرون را از غبار و تیرگی می زداید،درون خود را نیز خانه تکانی کند و مروری دوباره به افکار خود داشته و تا جائی که می تواند تاریکی و نقاط ضعف وجودش را بشناسد و بزداید.از دیدگاه روانشناسان در تحلیل کارکرد این سنت پسندیده می توانیم بگوئیم که خانه تکانی به ما جرات رهایی از وابستگی ها را می دهد و فرصت تغییر عادت ها و افکار نامناسبی که در ذهن خود داریم را ایجاد می کند.
حال که صحبت از ذهن و افکار به میان آمد پربیراه نخواهد بود که نیم نگاهی به کارکرد افکارمان درنظریات روان شناسان شناختی داشته باشیم تا بهتر بتوانیم از عهده تغییر افکار نادرستمان بر آییم.
افکارما به دو بخش محتوای فکر و فرایند فکر تقسیم می شود. محتوای فکر دقیقا افکار ما هستند مانند "من دوست داشتنی نیستم" و یا "من آدم موفقی هستم ".این مثال ها دقیقا نمونه هایی ازافکاری می باشند که ازذهن ما عبور می کنند. اما بخش دوم یعنی فرایند تفکر به شیوه های فکرکردن اطلاق می شود که بین انسان ها متفاوت است مثلا بسیاری از ما سیاه و سفید فکر می کنیم .مانند "من اگر در امتحانات دکتری قبول نشوم هیج وقت آدم موفقی نخواهم بود" همان طور که می بینید تفکر سیاه و سفید فکر خاصی نیست اما یک نحوه یا شیوه فکر کردن است. به این شیوه های فکر کردن ،فرایند تفکر یا پردازش اطلاعات گفته می شود.بسیاری از ما در سیرتفکر خود به دلیل عدم آشنایی با اصول تفکر منطقی و صحیح ناخواسته دچار خطای شناختی می شویم.عدم اطلاع از خطاهای شناختی ورطه ای خطرناک و سهمگین است .
شاید به جرات بتوان گفت بسیاری ازگرفتاری های مردم به دلیل آلوده بودن افکارشان به این نوع خطا می باشد. افسردگی ،بی قراری،رقابت های ناصحیح ،خشونت ،پرخاشگری و بسیاری ازرفتارهای غیر عادی ما بی ارتباط با خطاهای شناختی نمی باشند.
دوازده مورد خطای شناختی که شیوع بسیارزیادی دارند به شرح ذیل می باشد:1-تفکر سیاه و سفید: اگر کسی فکر کند که در هر زمینه ای آمادگی کامل نداشته باشد،حتما در زندگی شکست خواهد خورد ،این فرد به صورت سیاه و سفید فکر می کند. در این نوع تفکر، شما به جای آنکه یک موقعیت را به صورت یک پیوستار در نظر بگیرید آن را به دو قطب متضاد می بینید. خلاصه اینکه همه چیز یا سیاه است یا سفید و هیچ منطقه خاکستری وجود ندارد این نوع تفکر ممکن است شما را تبدیل به یک آدم دگم،خشک و متعصب نسبت به دیدگاه خود بکند ،نام دیگر این تفکر همه یا هیچ است.2-تفکر فاجعه آمیز-عده ای آینده را به صورت بسیار منفی پیش بینی می کنند.بدون آنکه سایر پیامد های احتمالی را در نظر بگیرند.به این نوع تفکر می گویند تفکر فاجعه آمیز،در این نوع اندیشیدن فرد یک موضوع جزئی را در ذهنش بسیار بزرگ می کند مثلا با بروزیک سر درد معمولی فکر می کند که احتمالا مبتلا به یک تومور بدخیم کشنده است3- نادیده انگاشتن جنبه های مثبت بعضی از ما اصلا نمی توانیم به جنبه های مثبت زندگی و دنیا و از همه مهمتر جنبه های مثبت خودمان توجه کنیم مثلا وقتی در چیزی موفق می شویم می گوئیم شانس آوردیم.4- استدلال هیجانی : بر اساس احساسات خود استدلال می کنیم و دست به عمل می زنیم نه بر اساس منطق و دلیل5- برچسب های منفی : به خودمان و دیگران برچسب منفی می زنیم مثلا من خنگم یا من بازنده ام .شاید اگر شواهد موجود درباره خودمان و یا دیگری را در نظر بگیریم نتیجه ای به غیر از بازنده بودن به دست آید6- تعمیم افراطی : عموما وقتی یک اتفاق بد برای افراد دارای این شیوه تفکر پیش می آید آن را به تمام زندگی و دنیای خود تعمیم می دهند7- انتظارات غیر واقع بینانه: افرادی ازدیگران انتظارات بالایی دارند مثلا بدون اینکه درباره نیازهایشان با همسرشان صحبت کنند این طرزفکر را دارند که همسرم باید بداند که من به چه چیزی نیاز دارم ، این افراد وقتی انتظاراتشان بر آورده نمی شود اعتماد به نفسشان را ازدست داده و دچار استرس می شوند8- نتیجه گیری شتاب زده : بدون شواهد کافی دست به نتیجه گیری می زنند مثلا در حال رفتن به آبدارخانه هستید و ناگهان متوجه می شوید که همکارانتان شما را نگاه می کنند .فورا نتیجه می گیرید که آن ها درباره شما غیبت می کنند9- شخصی سازی : اگر معتقد هستید که شما علت بدبختی های خویش و دیگران می باشید بدانید که در حال شخصی سازی می باشید۱۰- سرزنش کردن : این خطا زمانی رخ می دهد که شما مسوولیت اعمال و افکار خود را به گردن نمی گیرید و بابت آن ها دیگران را سرزنش می کنید یا اینکه مسوولیت اعمال دیگران را نیزبه عهده می گیرید و خودتان را سرزنش می کنید ، به عبارتی بین خود و دیگری مرزی قایل نمی شوید11- بزرگ یا کوچک کردن مسایل : وقتی خودتان یا دیگری را ارزیابی می کنید به طورغیر منطقی جنبه های منفی را اغراق آمیزو جنبه های مثبت را کم اهمیت می شمارید12 - باید و نباید : برخی از ما یک سری باید و نباید های بسیار انعطاف ناپذیر در باره رفتار خود و دیگران داریم که عمل نکردن بر طبق این بایدها و نبایدها برایمان وحشتناک و فاجعه آمیزاستدر این لحظه های پایانی سال مطمنا مشغله های بسیاری داریم اما مهم است که یکی دو ساعتی با خودمان خلوت کنیم و برای خودمان وقت بگذاریم.پیشنهاد من برای اینکه خطاهای شناختیمان را شناسایی و از باورهای مخربمان کم کنیم این است که سوالات زیر را ازخود بپرسید و به آن ها پاسخ های دقیقی بدهید:1- کدام باور نامعقول و خود مخربم را می خواهم زیرسوال ببرم و کناربگذارم؟2- آیا باورم عاقلانه است؟3- برای اثبات غلط بودنش چه شواهدی دارم؟4- آیا شواهدی برای اثبات درستی این باور دارم؟5- بدترین اتفاقی که درصورت نرسیدن به آنچه فکر می کنم باید به آن برسم ممکن است برایم اتفاق بیفتند چه هستند؟6- اتفاقات خوبی که در صورت نرسیدن به آنچه فکر می کنم باید به آن برسم برایم اتفاق بیافتند چه هستند؟ از : سمیه کریمی – کارشناس ارشد روانشناسی
586