وقت نیوز - مردم به ویژه در سال های اخیر بحث توسعه و رشد در کشور را با آب و تاب فراوان از زبان اکثر مدیران و مسوولان کلان کشور می شنوتذ اما چیز دندان گیری از آن را در زندگی محرومان و دردمندان و ضعفا و گرفتاران و فقیران و صاحبان اصلی انقلاب مشاهده نمی شود.
گویی هر آن چه هست و همه چیز به نفع نامحرمان و اشرافیت و طبقات مرفه جامعه تمام می شود. ما توسعه و رشد را زمانی باور می کنیم که محصول واقعی آن را بر سر سفره محرومان و ضعفا دیده شود . اما متاسفانه به گونه لازم و کافی و شایسته خبری از آن نیست. حتی اگر هم هست با هزاران تلخی همراه است . نوش جان نیست. بد جان است. تلخ جان است. مزه نمی دهد ونمی چسبد. آری توسعه و رشد زمانی قابل باور است که پدران و مادران از محل آن، شرمنده از اولاد خود در مسائل رفاه و معاش و مسکن و تحصیل و ازدواج و شغل نباشند، اما هستند. بدجوری هم هستند.
توسعه و رشد و عدالت و انصاف و اخلاق زمانی قابل باور هستند که افساد اداری، مالی و اخلاقی در میان مدیران و مسوولان سر به آسمان نزند و موجبات شرمساری و خجلت جامعه و مردم نشود، اما می زند و می شود. بسی جای تعجب است
با این همه ادعا در داشتن برنامه و دلسوزی و مدیریت معنوی جامعه، باز اعتیاد و طلاق و گرانی و تورم و ربا و نزول و اختلاس و دزدی و رشوه و دروغ و تهمت و افترا و غیبت و تخریب و تحریف سر به آسمان می زند. در چنین وضعیتی، سخن از توسعه و رشد و عدالت و انصاف و اخلاق به چه معنی است و منظور از توسعه و رشد یعنی چه؟ شکافهای طبقاتی و فاصله های موجود در جامعه، هرگونه اخبار توسعه و رشد کشور را خنده دار می کند و زیر سووال می برد . مردم از این نوع توسعه و رشد که بنه فع جامعه مرفه رقم می خورد نفرت و انزجار دارند و آن را به حساب دین و مذهب و انقلاب و نظام می گذارند و این چیزی است که ترسناک است و نشان می دهد، دشمن در پیشبرد اهداف خود هوشمندانه عمل می کند و ما هنوز هم که هنوز است در میان الفاظ و اصطلاحات توسعه و رشد گیر کرده ایم.
لب کلام اینکه توسعه و رشد اگر در کنار خود رفاه و معاش و شغل و مسکن و تحصیل و ازدواج و امنیت روانی برای مردم بزرگوار ایران، خاصه محرومان و دردمندان و رنجوران و صاحبان اصلی انقلاب و کشور به همراه نداشته باشد، قابل درک نیست. قابل فهم نیست. قابل احترام نیز نیست، بلکه سخنی کاملا بیهوده و توهین به شعور مردم است.
وضع و حال جامعه فعلی ایران، نشان از توسعه و رشد و عدالت و انصاف و اخلاق که متضمن مصالح کلان کشور و منافع مردم و حفظ دست آوردهای ارزشمند و خون مقدس شهدای عزیزمان باشد ندارد ، چون سفره ها و جیب ها خالی است. سفره های خالی و جیب های خالی هم ایمان ندارند و نخواهند هم داشت.
در جامعه دینی و پرادعای ما، ندار، ندارتر، دارا، داراتر می شود و این به شدت بر بخش محروم و دردمند و تلاشگر و خادم و متعهد و مسوول جامعه دردناک است. متاسفانه این وضعیت نشان می دهد که جامعه ما از تقوا و انصاف و عدالت و اخلاق دور شده است. این وضعیت، انفجار اجتماعی را در آستین خود به همراه دارد. خدا نیاورد آن روز سخت را که در مسیر انفجار اجتماعی قرار بگیریم.
زندگی اشرافی اکثر مدیران و مسوولان کشور و اخبار اختلاس و دزدی و افساد اخلاقی و اداری و مالی آنها زخم بزرگی بر روح و جسم مردم بزرگوار ایران وارد ساخته است. مردم شریف و غیرتمند ایران، این درد و رنج و غم و غصه و شکایت را به کجا و نزد که ببرند؟ ادامه این وضع در نهایت به کجا خواهد انجامید؟ آری مساله این است.
ما به طور قطع خواهان اصلاحات اساسی در وضعیت کنونی مدیریت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشورمان هستیم. ما خواهان اصلاح رفتار مدیران و مسوولان کشورمان هستیم. ما خواهان پایان این همه دعوای سیاسی و تیکه پراکنی های بچه گانه میان مدیران و مسوولان کشورمان هستیم. ما باید برگردیم به عقلانیت کشورداری در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. ما باید برگردیم به تقوای الهی و نظم. ما باید برگردیم به عزم و اتفاق وهم آرائی. ما باید برگردیم به وحدت، همدلی و همزبانی و آشتی ملی. ما همه باید در کنار هم باشیم و در کنار رهبر فرزانه انقلاب .... موفقیت و پیروزی در کنار هم بودن و با هم بودن است. با خدا بودن است. ان شاءاللهبه زعم نگارنده اهمیت این نوشتار در این جهت است که مدیران و مسوولان کشور مطلع باشند که مردم شریف و بزرگوار ایران متوجه نقائص و کمبودها و تفاوتها و فاصله ها و مشکلات هستند، اما بخاطر مصالح کلان کشور بر همه آنها صبر می کنند. صبر برای بهتر شدن کشور و اصلاح مدیران و مسوولان. صبر آنها نیز برای حفظ ارزش ها و دست آوردهاست. برای حفظ حرمت خون مقدس شهداست. اما در دلشان به شدت منتقد از اتفاقات هستند. خون را بر دل می خورند تا دشمن راه نفوذ پیدا نکند. اما مدیران و مسوولان نیز باید از ملت بزرگوار ایران طلب بخشش و حلالیت بخواهند و در کار خود جدی باشند و گذشته و خرابی ها را جبران نمایند. صبر مردم اندازه دارد.اگر از حد بگذرد، نه تو مانی و نه من. مردم ایران نجیب و شریف و بزرگوار هستند. نباید شعور آنها را نادیده گرفت. از : اصغر خلیل پورنهر.