وقت نیوز - نگاه امنیتی وسیع به هر آنچه وجود دارد، می تواند یکی از اساسی ترین موانع توسعه باشد .
بحث نگاه امنیتی و آثار آن بر امور با نظارت امنیتی با هدف جلوگیری از رخنه دشمن دو بحث متفاوت است و سخن من، مساله اول است که این روزها با بحث دانشگاهها و نحوه تعامل با استادان سوژه داغ فضاهای رسانه ای است. محل بحث ندارد که حیثیت و اعتبار هر نهاد علمی با کیفیت و کمیت عالمان فعال در آن، رابطه مستقیم دارد. کیفیت و اعتبار دانشگاه به اساتیدی است که از بُعد علمی و فرهنگی به دانشگاه اعتبار میبخشند. به همین دلیل دانشگاههای معروف دنیا، در صدد جذب اساتیدی هستند که هر یک در رشته خود، نام و نشان و اعتبار جهانی دارند. دانشگاه های کشور نخستین ضربه های جدی به حیثیت علمی خود را در سالهای آغازین دهه ۶۰ دریافت کردند. سالهایی که فضای هیجان و رفتارهای غیر عقلایی به اخراج شمار زیادی از مفاخر علمی و بی نظیر کشور از دانشگاه ها انجامید و در نوبت های دیگر هم تکرار شد تا به حال رسید که بنظر می رسد تحمل همان چند عالم باقی مانده نیز ممکن نیست. پیشرفت، توسعه، رسیدن به قله افتخار و علم! یا هر چه می خواهید نامش را بگذارید ، بدون بضاعت علمی و فکری که آنرا پشتیبانی کند ممکن نیست و این در اختیار دانشگاه و استادان آن است. هیچ جامعه ای را سراغ نداریم و ننوشته اند که بدون همراهی عالمانش و بها دادن به آنها توانسته باشد گردنه های مشکلات را طی کند و به پیشرفت و تعالی برسد. در مقابل خوانده ایم و دیده ایم که کشورها چگونه با تاسیس مراکز مطالعات پیشرفته، شاخصترین اساتید را از سراسر جهان در رشتههای مختلف دعوت می کنند، به آنها فرصت مطالعاتی می دهند و در ضمن زمینه جذب آنها را به دانشگاه هایشان فراهم میکنند و نهایت امر، یافته های آنها را به خدمت توسعه و ارتقای کیفیت امور خود می گیرند. وقتی دانشگاهی از لحاظ حضور چهرههای علمی و فنی و فرهنگی درجه اول بهرهمند شد، اعتبار بیشتری در سطح ملی و فرا ملی پیدا میکند. آن دانشگاه در تولید علم فعال است. به فهرست برندگان جوایز علمی نوبل نگاه کنید. اغلب آنها از دانشگاههای غربی و بطور مشخص آمریکا اند که دانشگاههای آن، امتیازات فراوانی را برای جذب محققان فرهیخته از سراسر جهان می دهند و ایرانی های پرشمار هم جزو آنها اند. باید دانسته شود و بدانند که بدون دانشگاه و عالمان آن گمان داشتن نقشی سرنوشت ساز در جهان بشدت علمی، گمانی عبث است. دخالت های بسیار قدرت در امور دانشگاه، دانشجویان و استادان، « دانشگاه» را به « دانشکاه» تبدیل کرده است. استعاره و کنایه ای که مرحوم استاد دکتر « سید شرف الدین خراسانی» بنیانگذار گروه فلسفه سابق دانشگاه ملی و الان شهید بهشتی برای پرهیز دادن قدرت از دخالت در امور دانشگاهها بکار گرفت. هم او که مانند بسیاری از مفاخر علم، ادب و هنر کشور طعم اخراج از دانشگاه را در سالهای هیجانی آغازین سالهای دهه ۶۰ چشید.باید توجه داشت؛ دانشمند و پژوهشگر، در فرآيند دانش و پژوهش، كار خود را با پرسشهای معينی آغاز مىكند . او با روش معين علمی به يافتن پاسخها می پردازد ؛ پاسخهایی كه در آغاز و حتى در ميانۀ راه و تا پايان كار، براى او معلوم نيست. وقتى او خود از آغاز نمی داند كه فرجام پژوهش علمی او چه خواهد بود، چگونه مىتواند پيشاپيش با عرضۀ نتايج كار خود، موجبات اطمينان خاطر قدرت را فراهم سازد و يا قول و تضمين بدهد كه دستاوردهاى علمی او موافق خواست و توقع ارباب سياست خواهد بود؟ به هر حال و به عنوان نتیجه این سخن! دخالت در محتوا و درونمايۀ كار علمى دانشگاهها و نهادهاى پژوهشى برای دانش، استادان و پژوهشگران و دانشگاه و نهادهای پژوهشى و بالمآل براى جامعه، بحرانساز خواهد بود. در اين صورت، دانشگاه و نهاد پژوهشى که بايد در فرونشاندن بحرانها كارساز باشد و در توسعۀ متوازن و پایدار كشور نقش سازندهای ايفا كند، خود در بحران و آشفتگی فرو خواهد افتاد.
از: رئوف پیشدار
استاد دانشگاه
586