وقت نیوز : چه سکوت غم باری در کوچه های این شهر حاکم است، رنگ شهر سیاه شده، گویی همه زیر آوار غم پنهان شده اند، گویی “علی “ همین امروز رفته است ....
ولوله دیشب کجا و سکوت غم بار امروز کجا... دیشب هیچ کس در این شهر نخوابید، همه در مساجد و حسینیه ها سیه پوش قرآن بر سر گرفتند، گویی همان مردمانی نبودند که ساعتی پیش در دریای پرتلاطم زندگی مادی شان غرق شده بودند؛ دیشب شهر من حال و هوای دیگری داشت......
شب قدر بود، همان شبی که به زنده نگهداشتن توصیه شده ایم، همان شبی که گفته اند پرونده اعمالمان امضا می شود، همان شبی که گفته اند شب تقدیر است، همان شبی که شب وداع زینب بود با مولایمان، شب یتیم شدن یتیمان کوفه ....
دیشب اشک چشمان جوانان دیدنی بود، نمی دانستیم به مظلومیت مولایمان بگرییم یا به سنگینی بار گناهانمان ... شاید هم اشک های ما اشک بر بی شرمی خودمان بود از غربتی که با تفاوتی خود برای امام عصرمان(عج) ایجاد کرده ایم...
هر چه که بود دیشب ولوله ای به راه انداخته بود، نام امام مان که می آمد دل مردم تاب نمی آورد ، ولوله های جوانان اما دیدنی تر بود ....
فریاد الغوث الغوثمان دیشب گوش فلک را کر کرد، کاش خدا قلم عفو می کشید بر گناهانمان ، هر چند فرقی به حال ما نمی کند سال گذشته هم شب های قدر توبه کرده بودیم ولی چند روزی که گذشت دوباره همان شدیم که بودیم ....
اما از بخشش خدا در عجبم که باز در خانه اش را دیشب به روی من باز کرد!
586
انتهای پیام/