وقت نیوز - کارشناس مسایل سیاسی گفت : دولت دکتر حسن روحانی پلی است که همه می توانند از روی آن به سلامت عبور کنند ، ایران و نطام حمهوری اسلامی احتیاج به این دارد که این پل برای همیشه یایدار و مستحکم باشد.
اروجعلی محمدی فعال سیاسی و فرماندار تبریز در دوره اصلاحات در گفت وگو یی اختصاصی با خبرنگار وقت نیوز به دیدگاه های خود درباره افق ها و چالش های دولت یازدهم پرداخت و در برشی از مطالب خود نقدی هم برآن چه در هشت سال گذشته توسط دولت های احمدی نژاد بر ملت گذشته ، زد.
مشروح این گفت و گو در پی می آید:
س : ارزیابی جناب عالی ازپیروزی دکتر حسن روحانی و انتخابات 24 خرداد چیست ؟
مردم از عملکرد دولت آقای احمدی نژاد چنان احساس خطر کردند که ظرف سه روز صدای خاتمی و هاشمی و اصلاح طلبان را به گوش جان شنیدند و برای نجات ایران بپا خواستند و دکتر روحانی را به ریاست این جمهوری انتخاب کردند اگر سیاست دولت احمدی نژاد مورد اقبال ملت بود باید سعید جلیلی با 30میلیون رای انتخاب می شد و ما واقعاً خدا را شاکریم که مردی از نسل اول انقلاب و از درد کشیده ها و از یاران امام و طرفدار استقلال و قانون گرایی و شایسته سالاری با یک حماسه سیاسی عظیم پیروز شد و یاس و نگرانی را از جامعه دور کرد و روح شادی و امید را به جامعه بازگردانید.
س : كمتر كسي فكر مي كرد آقاي دكتر روحاني در دوره نخست انتخابات پیروز شود و شگفتی انتخابات 24 خرداد را رقم زند شما عوامل این پیروزی را چگونه ارزیابی می کنید؟
اول لطف خداوند، دوم تدبير .... ازيك سال و نيم قبل عبور از مسير يك انتخابات رقابتي هدف اصلي اصلاح طلبان پيشرو براي نجات ايران بود آنها در اولين قدم اجماع براي اجماع را راهكار اساسي خود مي دانستند و بعد از رسيدن به اجماع بر روي نامزدي آقاي خاتمي اجماع كردند و اين تدبير بود يعني نگذاشتند هر كس كه از راه برسد كانديدا بشود اما علي رغم آن همه تقاضا و اصرار آقاي خاتمي به صحنه نيامد و ثبت نام نكرد او تشخيص داد كه نبايد با رد صلاحيت احتمالي خود جامعه را به قهر و خاموشي بكشاند و اين يك تدبير بود وقتي كه آقاي هاشمي آمد و به رغم اقبال عمومی ، ناباورانه رد صلاحيت شد ولی صبورانه عمل كرد و مردم را در صحنه نگهداشت و نگذاشت جامعه يخ بزند و اين كار تدبير بود.
وی افزود : بعد از نامزدي آقايان دكتر عارف و دكتر روحاني و شروع مناظره ها خواست مردم ائتلاف بود تا بتوانند به يك نامزد واحد راي بدهند و او را پيروز انتخابات سازند حتي در بسياري از سفرهاي تبليغاتي اين آقايان مردم فرياد مي زدند ائتلاف ائتلاف و اين خردمندي و تدبير مردم بود تلاش آقاي خاتمي و حلقه مشاورين ايشان در شكل دادن عملي به این ائتلاف و كناره گيري آقاي دكتر عارف اوج اين تدبير بود و اگر اين كار از سوي آقاي خاتمي و اصلاح طلبان انجام نمي شد همه ما بايد به تاريخ پاسخ مي داديم كه چرا يك تمناي ملي و يك پيروزي حتمي را با اشك و آه عوض كرديم .
وی گفت : مهمتر از همه هوشمندي و درك سياسي فوق العاده مردم ايران بود كه صداي گروههاي مرجع و بزرگاني مثل خاتمي و هاشمي و ناطق را شنيدند و به نامزد مورد حمايت آنان راي دادند .
محمدی تصریح کرد : وقتي كه صبح روز انتخابات رهبري راي مردم را حق الناس خواندند و با يك تدبير حكيمانه به همه اين تدبيرها فعليت بخشيدند و اين تدبير بسيار اساسی و راهگشا شد. آري خداوند قلوب ما را به هم نزديكتر كرد اين را شما در صحنه انتخابات به وضوح مي بينيد كه حتي در روستا ها مردم به مانند وسط شهرهاي ايران راي دادند.
س : با این تفسیر و با توجه به موانع مخالفان چقدر می توان به موفقیت دولت روحانی امیدوار بود؟
روحانی از دولت راستگویان و راست کرداران سخن می گوید مدافع قانون است می خواهد شایسته سالاری در مدیریت را محقق کند. وعده به اجرای قانون اساسی و پیگیری حقوق ملت را داده است . به خرد جمعی احترام می گذارد. مدافع اقتصاد مولد است، اهل تعامل و اعتدال است، به سیاست تنش زدائی و جهانگرائي معتقد است و بسیار نکات دیگر و این اقدامات می تواند رافع بسیاری از مشکلات ما باشد. وقتی تدبیر بن مایه كارها قرار گیرد امید ملت روز به روز بیشتر خواهد شد و گره های فرو بسته باز می شوند.
س : جامعه و نهادهای اجتماعی ، تشکل های صنفی و مدنی درقبال دولت یازدهم چه نقشی را می توانند ایفا کنند ، ضرورت و جایگاه این تشکل ها را در این دولت چگونه ارزیابی می کنند؟
ما باید این را بپذیریم که دولت آقای دکتر روحانی با مشکلات و دشواری های زیادی رو به رو است. همه باید دست این دولت را بگیریم اینکه شکست خورده ها و گروههای رقیب هر روز انتظار معجزه را ترویج می کنند، نگاه آنهاست. نگاه ما این است که باید به این دولت کمک کرد، چه در اجرا و چه در حوزه جامعه مدنی. زیرا این دولت پلی است که همه می توانند از روی آن عبور بکنند. ایران و نظام جمهوری اسلامی احتیاج به این دارد که این پل، پایدار و مستحکم باشد تا بتوانیم بار همه مشکلات را از روی این پل عبور دهیم.
دولت روحانی با تکیه بر عقلا و کارشناسان می تواند گره ها را باز کند. حل مشکلات امروز بنفع همه است. اصلاح طلب و اصولگرا، چپ و راست، کارگر و کشاورز، نخبه و دانشگاهی، بازاری و دانشجو، حتی قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی همه به موفقیت این دولت نیاز دارند. همه باید دست این دولت را بگیرند و آن را یاری کنند تا دولت بتواند با تدبیر خویش بر مشکلات بی حد و حصری که از دولت آقای احمدی نژاد به ارث رسیده است فائق آید.
ما باید مخلصانه از منافع شخصی به نفع منافع ملی گذشت کنیم، حتی دعا بکنیم و نگوییم من چه نقشی دارم. همه نقش دارند. از تک قدمهای خود دریغ نکنیم و برای حمایت این دولت قدم برداریم. این دولت آبروی همه ما خواهد بود و موفقیت آن متعلق به همه ماست. در انتخابات خرداد 92 همه پیروز شدند و خیر و برکت وموفقیت دولت هم به همه می رسد. البته این به معنای تعطیلی نقد و انتقاد نیست اتفاقاً نقد مشتاقانه می تواند بزرگترین حامی دولت باشد.
س: نقش خود دولت را در افزایش این موفقیت ها چه می تواند باشد؟
وقتی به سخنان حضرت امام خمینی «ره» در فردای پیروزی انقلاب می اندیشم امروز بیشتر می فهمم که چرا امام این همه تاکید می کردند متحد باشید. پشت سر دولت خود باشید و به حاکمان می فرمودند : مردم ولی نعمت ما هستند. این مستضعفین بودند که شما را از زندانها رهانیدند و می فرمودند در فکر فقرا باشید. لذا امروز دولت باید به فکر مردم باشد، مردمی که از سوء مدیریت خسته شده اند و می خواهند زندگی با ثباتی داشته باشند لذا دولت باید به مطالبات مردم و وعده هائی که داده است پایبند باشد و بداند که فقط با پشتوانه این مردم می تواند از گردنه ها عبور کند. دولت باید به قانون و به قانون و به قانون پایبند باشد و همه را براه قانون بکشاند و راه قانون گریزیها را مسدود کند. دولت باید تحریم ها را با تدبیر و تعامل بشکند. رفع تحریم و اجرای سیاست تنش زدایی باید عاجل ترین و مهمترین کار دولت باشد و برنامه ریزی برای تولید و اشتغال و حفظ مردم خصوصاً طبقات محروم باید در اولویت دولت باشد.
دولت به درختی می ماند که بر روی ریشه اش باید تکیه کند. ریشه این دولت مردم و جامعه مدنی است. ریشه های این دولت نیروهای صادق و کارآمد و مورد اعتمادی هستند که دولت باید بر آنها تکیه کند و با توکل به خدا و تدبیر بر مشکلات فائق آید.
این فعال سیاسی گفت : درعین امید و دلبستگی قلبی به موفقتی های دولت تدبیر و امید نگرانی هم دارم. چون همه ما انسانیم و انسان اهل نسیان و فراموشی و اهل غفلت است. نگرانم که غفلت کنیم و خدای نکرده از این پیروزی مغرور بشویم و روزهای سخت را از یاد ببریم و فراموش کنیم که خداوند چگونه دلهای مردم را ظرف مدت اندکی به سوی کسی برد که ما برای نجات مملکت او را نشانه کرده بودیم لذا نباید این لطف الهی را فراموش کنیم و باید شاکر این نعمت باشیم و از رای خود با جان و دل و خرد و دانایی حراست کنیم. دوم اینکه ما باید در عمل به مردم خصوصاً مستضعفین و اقشار ضعیف پایبند باشیم و طوری سیاست بکنیم که مردم محروم روز به روز به ما نزدیک شوند و کامشان از عملکرد دولت ما شیرین شود. من اجرای طرح هایی را که به تضعیف پول ملی بیانجامد خلاف این سیاست ورزی می دانم و معتقدم دولت باید با سیاست تنش زادیی و رفع تحریم ها درآمد نفت را صرفاً برای افزایش تولید ملی به کار گیرد تا جوانان مردم بتوانند با ایجاد اشتغال حاصل از آن صاحب درآمد و کرامت شوند. من سیاست تعدیل اقتصادی را که در دولت احمدی نژاد همسو با بانک جهانی و سرمایه داری بین المللی با رنگ و لعاب جدیدی اجرا و بر جامعه ما تحمیل شد سیاستی ناموفق و شدیداً مضر به اهداف انقلاب اسلامی و در راستای تقویت اقتصاد ربوی می دانم که دولت آقای دکتر روحانی باید از همین ابتدا از آن پرهیز کند.
س : نظرتان درباره هجمه اخیر برخی تندروها و مخالفان به دولتی که هنوز مستقر نشده چیست ؟
حدس من اين است كه گروههايي كه به دلارهاي نفتي خو كرده اند و تمام جهان بيني آنها دلار و واردات كالاست حتما موي دماغ اين دولت ميشوند وارد كنندگان و غير مولدها، همانهايي كه بازار ايران را به بزرگترين بازار پورشه جهان تبديل كردهاند يقينا بيكار نمينشينند مافياي ثروت و قدرت حتما با همدستي كساني كه راي مردم را زينتي ميدانند و قانون اساسي را بر نميتابند سر و كلهشان پيدا ميشود و با فرياد وا اسلاما دلار هار كم گشته خويش را جستجو ميكنند.
س:چگونه می توان بر این همه مشکلات به ارث مانده ازدولت نهم و دهم فائق آمد و آیا با این منابع بودجه و توان فعلی می توان تولید کشور را مجدداً راه اندازی کرد و برای بیکاران اشتغال ایجاد کرد و مستضعفین را یاری نمود؟
یقیناً خیر. دولت آقای دکتر روحانی الان دولتی را تحویل می گیرد که بدهکارترین دولت تاریخ است. بانک های کشور فقط 80 هزار میلیارد تومان طلب لاوصول دارند. همه وزارت خانه به مردم و پیمانکاران بدهکارند. فروش نفت در کمترین حد خود در طول 50 سال گذشته است. نفت می فروشیم پول آن را نمی توانیم به داخل کشور بیاوریم. دارو این وضع را دارد. همه اینها را می توان حل کرد. به یک شرط که دولت بتواند تحریم ها را حل کند و روابط ایران را با جهان بازسازی نماید. آن وقت پول و تکنولوژی برای ورود به ایران آزاد می شود. شما عنایت بکنید بیشتر از سه هزار میلیارد دلار سرمایه در دست ایرانیان خارج از کشور وجود دارد. عمده صاحبان این دلارها علاقمند به سرمایه گذاری در ایران هستند. این فقط یکی از پتانسیل های عظیم ماست. دهها فرصت این چنینی وجود دارند که بتدریج می توانند آزاد شوند. ریشه حل مشکل اقتصادی رفع تحریم ها و تعامل سازنده و موثر با جهان است. ما می توانیم با حفظ اصول خودمان حتی برای تقویت اصول خودمان با دنیا وارد گفتگو و تعامل و رفع تنش بشویم. آقای خاتمی این کار را کرد. این آغاز راه و شاه کلید حل مشکلات است. همه باید این را بدانیم، اين اولين قفلي است كه شاه كليد آقاي دكتر روحاني در درون آن بايد بچرخد و آن را باز كند.
س : به عنوان فعال سیاسی و کسی که سال های متمادی در دولت های گذشته در مسند فرمانداری و مسوولیت های سیاسی خدمت کرده اید ارزیابی تان در باره عملکرد دولت های نهم و دهم چیست ؟
تا آنجا که بخاطر دارم آقای احمدی نژاد در سال 84 به مردم وعده مي داد كه من نفت را بر سر سفره شما می آورم. ايشان می گفتند من حلقه قدرت را در ایران پاره می کنم. من عدالت را اجرا می کنم. در دوران ریاستش هم اعلام كرد : من نمی گذارم یک نفر بیکار و فقیر در ایران بماند و مرتباً تکرار می کرد این شدنی است و ما می توانیم.
حتی از مدیریت جهانی سخن گفت و قطعنامه ها را کاغذپاره خواند. او از قله ها حرف ميزد ولی امروز که می رود مردم را در دامنه اين قلهها در مشکلات وسیعی غرق کرده است. بسیاری از وزرای ایشان هم حراف و اهل شعار بودند. وزیر کشاورزی دولت اول ايشان آقای اسکندری علناً در تلویزیون گفت : من ظرف دو یا سه سال ایران را در تولید برنج و گندم و جو و سویا و گوشت خودکفا می کنم. حتی شماره تلفن همراه خود را هم به کشاورزان داد تا برای رفع مشکلات شان مستقیماً به او زنگ بزنند. ولی این آقا الان نمی دانیم کجاست و چرا صدا و سیما به شماره همراه او زنگ نمی زند و او را دعوت نمیکند که به مردم پاسخ دهد.
خودکفایی پیش کش، چرا گندم آلوده دان مرغی پاکستانی را به نام گندم خوراکی به خورد مردم می دهید و برنج آلوده هندی می خرید؟
کسانی و جریان های سیاسی که او را مردی از جنس مردم و معجزه هزاره سوم می دانستند. حتی برای او CD ظهور نزدیک است را درست کردند و او را از اصحاب سید خراسانی به شمار آوردند و ماجرای بشقاب خالی و صندلی خالی و هاله نور و از این قبیل بسیارند.
وی افزود : من فکر می کنم مشکل کشور در دوره مدیریت آقای احمدی نژاد حاکمیت شعار و وعده و افشاگری و تهمت و تهدید بود. مشکل آن بود که رئیس دولت فکر می کرد كه ميتواند همه مسائل را با حرف و شعار حل کند و به عوض تشکیل جلسات کارشناسی و مدیریتی میخواست از پشت تریبون برای همه مشکلات کشور نسخه بنویسد.
محمدی خاطر نشان کرد: ما باید داوری در این موارد را به مردم بسپاریم. زیرا عقل مردم ترازو و معیار سنجش است. مردم اگر از این شعارها راضی بودند در انتخابات خرداد 92 به ورژن جدید احمدی نژاد رای می دادند ولی رای مردم در انتخابات خرداد 92 یک نه بزرگ به این دولت و جریان حامی او بود.
وی گفت : مردم با هوشیاری و هوشمندی ظرف سه روز صدای اصلاح طلبان را شنیدند و به نامزد مورد حمایت اصلاح طلبان و آقایان خاتمی، هاشمی و اصولگریان معتدل رای دادند و با انتخاب آقای دکتر حسن روحانی و با صدای بلند اعلام کردند می خواهند کشور توسط افراد عاقل اداره شود. البته من معتقدم هنوز باید منتظر داوری تاریخ ماند تا راز و رمز دولت احمدی نژاد بیشتر گشوده شود.
س: ولی آقای احمدی نژاد همیشه عملکرد دولت خود را در راستای اهداف انقلاب اسلامی و منافع ملی تعریف کرده است.
از قدیم گفته اند هیچ کس به آش خود ترش نمی گوید و نیز گفته اند مشک آن است که خود ببوید نه آن که عطار بگوید. من قویاً بر این باورم که هر دولتی با صداقت و کارآمدی بر اصول استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی که اصول بنیادین انقلاب اسلامی است پای بفشارد. و در عمل براي تحقق آن بكوشد. مردم به آن دولت نه نمیگویند ولی مردم در انتخابات خردادد 92 به این جریان نه گفتند زیرا عمل اینها را در راستای این اصولی که برای آن فرزنداشان را شهید داده اند مثبت ارزیابی نکرده اند.
ثانیاً صاحب مال مردم هستند. آنها باید رضایت خویش را از این عملکردها ابراز کنند اگر نسبت عملکرد این دولت را با اصول فوق بررسی کنیم تکلیف آزادی که مشخص است. میزان آزادی را باید از میزان احترام این دولت به شعور مردم و مطالبات آنان فهمید.
وی گفت : ما در رژیم گذشته با یک اقتصادی روبرو بودیم که در آن اقتصاد هر روز که می گذشت تولید ملی ایران ضعیف تر می شد زیرا در آن دوران آمریکایی ها طرحی را به دست شاه و هویدا اجرا کردند که کمر تولید ایران را شکست و استقلال ایران را از نظر سیاسی و اقتصادی به نابودی کشید.
وی افزود : ماجرا از آن جا آغاز شد که در دوره حاکمیت دولت ملی دکتر محمد مصدق وقتی آمریکایی ها دیدند مصدق نفت ایران را ملی کرد و می خواهد پول نفت ملی شده را در ایران با سرمایه گذاری به دارایی هایی جدید تبدیل کند هم فهمیدند و هم ترسیدند. فهمیدند که پول نفت می تواند از سوی یک حاکمیت ملی با سرمایه گذاری در زیربناها به کارخانه ، مدرسه ، دانشگاه و سد و جاده یعنی توسعه ایران تبدیل شود و ترسیدند که اگر این توسعه با دموکراسی پارلماني مصدق تلفیق شود ایران را می تواند به یک کشور الگو و الهام بخش در منطقه تبدیل سازد و این ایده در سراسر خاورمیانه گسترش یابد لذا به فوریت بر علیه مصدق کودتا کردند و با تثبيت دوباره شاه و حمايت از رژيم او تئوری مکّارانه و مزوّرانه خود را در ایران اجرا کردند.
فرماندار اسق تبریزاضافه کرد : در تئوری آمریکایی ها ایران باید نفت تولید میکرد ولی نبايد پول این نفت در چرخه اقتصاد مولد ایران سرمایه گذاری شود و لذا شما میبینید که از دهه چهل و پنجاه با حاكميت اقتصاد نفتي و با تبديل دلارهاي نفتي به واردات کشاورزی و دامپروری ایران به تدریج نابود می شود. کشوری که غذای خود را تولید میکرد چنان محتاج و وابسته میشود که در سال 57 فقط میتواند گندم یک ماه خود را برای 30 میلیون نفر جمعیت خود را تولید کند.
به گفته وی آمار واردات لبنیات ایران در آخرين سال حاكيمت رژيم گذشته 610 میلیون دلار است و این رقم رسمی گمرک دولت است. یعنی شما برای 30 میلیون جمعیت 610 میلیون دلار کره و پنیر و شیر وارد کرده اید همین طور است سایر کالاها، پرتقال از مصر وارد می شد ، کره از هلند ، پنیر از بلغارستان ، گندم از امریکا و کانادا ، برنج از تایلند ، گوشت از استرالیا و سیب از لبنان یعنی امنیت غذایی ایران صفر. یعنی کشوری محتاج. یعنی صددرصد وابستگی. یعنی حلقوم یک ملت را به دست یک ظالم جهانی سپردن.
وی ادامه داد : آنچه را که امام خميني فریاد میکرد که ملت ما را محتاج امریکا کردند یعنی همین. اگر انقلابیون بر علیه وابستگی و اقتصاد نفتی و مصرفی فریاد می کردند بر علیه همین برنامه ها بود. امریکا مثل افعی که بر گردن آهو می پیچد بر اقتصاد ما حلقه زده بود حتی روزی که شاه می خواست ذوب آهن را بخرد امریکا و اروپا ذوب آهن را به او نفروختند. آقای مهندس توکلی نماینده شاه در خرید ذوب آهن می گوید به شاه تلفن کردم و گفتم اينها نميخواهند به ما ذوب آهن بفروشند و به ما می گویند ذوب آهن برای چه می خواهید نفت دارید می فروشید. با دلار آن هرچه میخواهید به شما تیر آهن و میلگرد می دهیم. ذوب آهن می خواهید چکار؟ توکلی اضافه می کند به شاه گفتم سفارت روسیه در لندن از مذاکرات ما با غرب با خبر شده و به من میگوید اگر ذوب آهن بخرید ما به شما می فروشیم. همین طور شد که ذوب آهن از روسها خریداری شد و تراکتورسازی از رومانی و ماشین سازی تبریز از چک اسلواکی. این تاریخ ماست غرب ما را فقط تولید کننده و فروشنده نفت می خواست نه تولید کننده غذا و ديگر کالاهاي صنعتي و سایر خدمات،
وی گفت : انقلاب اسلامی به رهبری امام این تئوری ظالمانه را باطل کرد و فونداسیون استقلال واقعی ایران را برای تولید و خودکفایی بنا کرد.
وی افزود: از فردای انقلاب حضرت امام ضرورت خودكفائي را مطرح كرد در اولين گام به روستاییان فرمود گندم بکارید، زراعت و تولید را توسعه بدهید. به جوانان فرمود بروید به روستاها و به اینها کمک کنید. خیلی ها بیاد دارند که چگونه زنان و مردان و جوانان بسیج شدند تا تولید کشاورزی جان بگیرد.
کارشناس مسایل سیاسی خاطر نشان کرد : هدف انقلاب اسلامی این بود که اولا نفت ما غارت نشود و سهم نسل های آینده از آن حفظ شود یعنی تحقق یکی از اصول توسعه پایدار از اصول انقلاب ایران بوده است. و نبایداین پول نفت برای خرید کالا دوباره به جیب آمریکا و اروپا و شرکای تاجر داخلی آن واریز می شد و این پول فقط باید برای افزایش تولید و توسعه ایران هزینه می گشت. هدف آن بود که ایران مثل ژاپن بشود.
محمدی ادامه داد: غرب وقتی این هدف امام و انقلاب ایران را فهمید جنگ را به ما تحمیل کرد. جنگ تاوان استقلال و رهایی از وابستگی بود. و ملت ايران این استقلال را با جهاد رزمندگان و خون فرزندان رشید خود و مقاومت آگاهانه بر غرب تحمیل کرد. بعد از پایان جنگ دولت آقایان هاشمی و خاتمی 16 سال همین تئوری را پیش بردند. یعنی با تمام قوا تلاش کردند که راه تولید ملی و توسعه طی شود، و ایران توسعه یابد. البته اشتباهات هم بود ولی انصافاً قدم های بزرگی برداشته شد و هدف تقویت تولید داخلی و خودكفائي و قطع وابستگی بود.
وی بیان کرد : پول نفت براي سرمايه گذاري هزينه ميشد و ميزان سرمايه گذاري ها روز به روز افزايش يافت و نتيجه آن رشد اقتصادي بود. ما در پایان دولت خاتمی به هواپیمایی می ماندیم که سوختگیری شده بود و آماده پرواز بود یعنی اگر روند سرمایه گذاری دوره خاتمی با سیاست های سند چشم انداز ادامه می یافت امروز ترکیه و مالزی زیر پای ما بود و ما یک کشور تولیدکننده و صادر کننده کالا بودیم نه محتاج گندم دان مرغی پاکستان و برج آلوده هندی و کالاهای بنجل چینی. الان همه جوانان ما شغل های آبرومند و پردرآمدی داشتند مردم ما در آسایش و آرامش روانی زندگی می کردند و پاسپورت ایراني در دنیا عزیز بود.
فرماندار اسبق تبریز می گوید : دولت دهم به جای ادامه سیاست خردمندانه دولت خاتمی و به جای اینکه دلارهای نفتی را در راه تولید سرمايه گذاري کند و بقیه آن را در صندوق ذخیره ملی نگه دارند. مثل کویت که 300میلیارد دلار و یا عربستان که 600 میلیارد دلار ذخیره ارزی دارند همه 1000 میلیارد دلار درآمد نفتی و غير نفتي این 8 ساله را با سیاست درهای باز به واردات کالا اختصاص داد و با پول آن و ريال حاصله حجم هزینه های دولت را تا چند برابر دولت اصلاحات افزایش داد و با واردات شکر کمر چغندر و قند ایران را شکستند. با ورادات پارچه کمر نساجی را، با واردات میوه کمر باغبانی را و ... حتی سیر و سنگ قبر و چوب بستنی را نیز وارد کردند.
وی پرسید ؟ آیا این تقویت استقلال است؟تقویت استقلال آن بود که با سرمایه گذاری لازم چاه های پیر شده نفت ایران را تجهیز می کردند و فازهای پارس جنوبی را یک به یک به بهره برداری می رساندند و گاز آن را به اروپا صادر می کردند و سیلی به صورت قطر می نواختند تا بداند که بلعیدن حق و حقوق ایران در پارس جنوبی چه مزه ای دارد.
محمدی گفت : اگر کشت پنبه را رونق می دادند. اگر ماشین آلات نساجی را نونوار می کردند دیگر امروز پارچه و پوشاک و پرده ترکیه بازار ایران را تسخیر نمی کرد. اگر در صنعت چرم ایران سرمایه گذاری می کردند می شد استقلال و خودکفایی نه اینکه تولید کفش تبریز با واردات کفش چینی ذلیل بشود. تولید کفش در اصفهان از 51 میلیون عدد به 11میلیون عدد کاهش یابد، عمق فاجعه این است.
به گفته وی تولید ملی ایران با سیاست های این دولت ( دولت احمدی نزاد ) و هم پوشانی آن با سیاست های بانک جهانی ذلیل شد چرا کارخانه های ما یا باید تعطیل باشند و یا با یک سوم ظرفیت کار کنند؟
او ادامه داد : چه كسي از استقلال دفاع ميكند آن كس كه با دلارهاي نفتي ماشين آلات و تكنولوژي روزآمد ميخرد و توليد داخلي را افزايش مي دهد آن كه با تبديل پول نفت به سرمايه گذاري در زير سدها آب را به مزرعه مي رساند و غذاي يك ملت را توليد ميكند يا آن كس كه با دلارهاي نفتي كالاي چيني و برزيلي و پاكستاني و هندي را وارد كشور ميكند و كمر توليد داخلي را ميشكند و فقرا را فقيرتر ميكند و اغنيا را غني تر، همان اغنيايي كه ساعت شمار از واردات كالا به جيبشان پول ميزنند.
وی گفت : در اين كشور از اول انقلاب دو گروه اقتصادی در مملکت ما بودهاند يك گروه میخواسته نفت بیشتري بفروشد و با پول آن کالا وارد کند و دیگری می گفته ما فقط حق داریم سهم نسل خودمان را از منابع زیرزمینی و نفت برداریم و درآمد آن را هم با سرمایه گذاری در زیر بناها و توسعه اشتغال مولد به دارائی جدید تبدیل کنیم. گروه طرفدار واردات همیشه بر علیه گروه دوم کارشکنی و توطئه کردهاند.
وی گفت : متاسفانه دولت احمدی نژاد به قشر سرمایه دار وارد کننده کالا و غیر مولدها میدان داد. در این 8 سال اینها عزیز بودند و سود دلارهای نفتی را به جیب زدند و نتیجه آن تزریق نقدینگی بی حساب به جامعه و توسعه دلالی و ترویج اقتصاد مصرفی و وابستگی بیشتر به خارج از کشور و حاکمیت اقتصاد نفتی شد. اقشار مولد و تولید کننده و حامیان فکری آن به حاشیه رفتند و به خاطر دفاع از تولید و استقلال ایران هزینه های سنگینی دادند.
وی اضافه کرد : اگر این 1000 میلیارد درآمد نفتی و غیر نفتی 8 سال عمر این دولت صرف سرمایه گذاری و خرید تکنولوژی می شد آن وقت تحریم ها کم اثر می شد و آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند زیرا ما می توانستیم تولید کنیم حتي سالانه 150 میلیارد دلار کالا می توانستیم به دنیا صادر کنیم. اگر گاز پارس جنوبی به اروپا میرسید یا به گاز مایع تبدیل می شد اروپا در مقابل گاز ایران خم می شد و ادای احترام می کرد چون به گاز محتاج است و برای ایستادگی در مقابل شرکت گازی گاسپروم روسیه به رقیبی مثل ایران احتیاج دارد.
وی گفت : آرزوی بزرگ ما این بود که این کالاها را تولید کنیم و به نام ایران به جهان بفروشیم و نام ایران و نظام جمهوری اسلامی را سربلند کنیم و ما می خواستیم دیگران بیایند برای ما کار کنند نه اینکه مغزهای ما فرار بکنند و جوانان ما بیکار باشند و برای کار به دیگر کشورها بروند و در قايق هاي بين راهي قاچاقي در درياها غرق شوند.
وی افزود : امروز اقتصاد امان مردم را بريده است آقاي احمدي نژاد ميگفت من نميگذارم يك نفر فقير يا يك نفر بيكار در ايران پيدا شود امروز بيش از 5 ميليون جوان كه اكثريت آنها تحصيلات دانشگاهي دارند بيكارند فقط در بخش بهداشت و درمان به دليل افزايش هزينه هاي كمرشكن درمان مردم با جهشي 500 درصدي جمعيت كثيري به زير خط فقر رفته اند
وی گفت : طبق قانون اساسي ايران يك نفر بايد 8 ساعت كاركند. یعنی کاری پر بهره و موثر و با درآمد آن زندگي خود و خانوادهاش را در حد خوب و نرمال جامعه اداره نمايد و علاوه بر اداره زندگي از محل همان حقوق سالانه بايد از چنان پس اندازي برخوردار بشود كه بتواند يك ماه مرخصي سالانه خود را به همراه خانوادهاش به مسافرت برود و ايران را بچرخد. امروز يك نفر 12 ساعت كار مي كند ولي نمي تواند خرج ماهانه اش را تامين كندو بدهی هم بالا مي آورد .
وی تصریح کرد : در دولت احمدی نژاد به جای تولید ،کار دلالی در جامعه گسترش یافت. ملت عوض اینکه از کار و زحمت تولید خویش نان بخورند متکی به پول نفت شدند و کار دلالی و مشاغل کاذب توسعه پيدا كرد.
امروز کار بجایی رسیده است که دلالی پول، بزرگترین تجارت جامعه ماست و ربا بشکل گسترده ای بر جامعه ما تحمیل شده است. همه قربانی پول و کسب پول و دلالی شده اند و هزینه بنگاهداری با سیاست های غلط چنان سنگین شده است که تولید، هیچ صرفه ای ندارد.
وی گفت : کدام کارخانه می تواند 33% سود بهره بانکی را بدهد لذا همه سرمایه ها به طرف دلالی و خرید و فروش سوق یافته و هر روز شعبات تاجران پول به عنوان فلان بانک و بهمان بانک، در بهترین نقاط شهر افتتاح می شوند.
وی افزود : این روند علامت بدبختی تولید و حاکمیت سرمایه داران غیر مولد است. وقتی تولید نشود و مرتبا پول به جامعه تزریق شود تورم روز به روز لجام گسیخته تر می شود و قدرت پول ملی تضعیف می شود و ربا توسعه می یابد. نظام ما اسلامی است و در اسلام قدرت پول و سکه رایج از طریق افزایش تولید و عرضه حفظ می شود. اگر کینز به عنوان پدر سرمایه داری جهانی می گوید هیچ چیز حتی جنگ، حتی زلزله نمی تواند یک کشور را به نابودی بکشاند ولی تضعیف پول ملی می تواند یک کشور را به نابودی بکشاند. به همین معنی است: لذا هر دولتی می خواهد عزت جامعه خود را حفظ کند باید قدرت خرید پول خود را حفظ کند.
وی اضافه کرد : اسلام باترویج سرمایه گذاری در تولید و عبادت دانستن آن و دفاع از افزایش تولید و تقویت پول ملی می خواهد زمینه ربا را کاهش دهد. آیا سیاست آقایان در این راستا بود؟ در پایان دوره خاتمی بهره بانکی از 24% به 14% كاهش يافت ولی الان کسانی که وام می گیرند، می دانند با بيش از دو برابر اين سود بانكي مواجهند. بانک ها حتی بهره در بهره هم میگیرند. و حتی به فتاوای حرمت این کار که از سوی مراجع عظام تقلید صادر شده هم توجه نمی کنند.
وی تاکید کرد : فقط با تقویت تولید می توان جلوی ربا و اقتصاد ربوی را گرفت. یعنی باید تولید افزایش یابد تا کالاها در جامعه زیاد شود تا تورم پایین بیاید تا تولید صرفه اقتصادی داشته باشد تا سرمایه ها بطرف تولید سوق داده شوند این سیاست اسلام است. نه اینکه هزینه تولید آنقدر بالا برود که کارخانه دار درب کارخانه اش را ببندد و بگوید: آخیش راحت شدم و هزاران کارگر بیکار شود همان کارخانه ای که به ملت مالیات می دهد و از این طرف دلالی و تجارت و خرید و فروش دلار و سکه بشود شغل غالب و کسب غالب. مشاغلی که صنار هم مالیات نمی دهند.
آیا اینها کمک به تحقق اسلامیت نظام در جهت حذف ربا است؟یا به اسلامیت نظام آن کس کمک می کند که پول را به طرف تولید ببرد و میدان را برای دلالان غیر مولد و وارداتچی تنگ کند.
وی گفت : متاسفانه اینها به غیر مولدها میدان دادند و تولید کننده ها را تضعیف کردند و دلارهای ما اینجور تلف شد. حالا هم با بی تدبیری آقایان و تحریم ظالمانه بیگانگان کار به جایی رسیده که نه می توانیم نفت بفروشیم و نه پول آن را بداخل می توانیم بیاوریم. دولت چین پولهای ما را بلوکه کرده و می گوید تنها لطفی که می توانیم به شما بکنیم این است که با این پول کالاهایی را که ما می گوییم می توانید از من بخرید. حتی آن کالایی که به اروپا و آمریکا می فروشد به ما نمی فروشد بلکه فقط کالا های بنجل خود را به ما تحمیل می کند. نتیجه این سیاست توسعه ربا است. وضع چنان شده که صدای اعتراض فقیهی مثل آیت اله جوادی آملی بلند شده که در دیدار آقای لاریجانی رئیس مجلس فرمود: امروز 80% جامعه با ربا و بانک ها زندگی می کنند.
آیا واقعاً شان نظام جمهوری اسلامی این است؟ ما چطور می توانیم سیاست های ضد تولیدی آقایان و اقتصاد ربوی دست پخت آنان را تصدیق کنیم. واقعاً که سیاست های این دولت بسیار خسارت بار بود و بقول آقاي خاتمي اگر همه اركان نظام دست بدست هم بدهند و كاركنند تازه بعد از 4 سال ميرسيم به سال 84 اينها اين چنين فرصت توسعه را از دست دادند.
586
اتنتهای پیام/