به گزارش وقت نیوز به نقل از قارس هر شخصیت سیاسی یا عضو هر گروه و حزب سیاسی که دستی بر آتش انتخابات داشته و یا سودای رقابت بزرگ سال 1392 را در سر میپروراند ناگزیر است تا به آذربایجان و شهر تبریز به عنوان میدان «تعیین نتیجه» نگاه کند. از همین رو همه مردان صفحه شطرنج انتخابات ریاست جمهوری سال آینده از هم اکنون حساب ویژهای را بر روی آرای روشن و گاه خاموش مردم آذربایجان باز کردهاند.
اگر گاه و بیگاه شاهد مسافرتهای سیاستمداران به این خطه هستیم گواه آن است که تبریز اکنون در کنار سبقه و پیشینه سیاسی و شعور بالای مردمانش، بندر مهم تبادل افکار و مرکز اندیشه ورزی و خردورزی ایران است موضوعی که هرگز اغراق نبوده و همگان بر صحت و اهمیت آن مهر تایید میزنند.
این روزها فرودگاه بینالمللی تبریز شاهد ورود و فرود برخی از این سیاستمداران است. همه گروههای سیاسی که در اندیشه حضور قدرتمندانه در انتخابات سال آینده هستند همه برنامهها، نطقها و سفرهای خویش را با محوریت تبریز و آذربایجان تنطیم میکنند.
مسیر تهران _ تبریز این روزها ترافیک همه آن سیاست مدارانی است که خوب میدانند در کنار چه ساحلی پهلو گرفتهاند. اینجا ساحل موفقیت همه سیاستمدارانی است که بتوانند حرف دل مردم را نه از روی تعارف و ژست تبلیغاتی که از سر صدق و صفا باور کرده و بر آرمانهای آنها مهر تایید بزنند. با آنها در مسیر توسعه و دستیابی به آمال و آرزوهای دور و درازشان همقدم شده و اعتلای سرزمین آذر به جانان را فریاد کنند.
از همین روست که مسافرتهای پیدا و پنهان مردان شطرنج سیاست به این خطه نه از سر تفریح و خودنمایی و بیکاری که از روی اشتیاق و نیاز است! این موضوع را میتوان از فحوای کلام همه آنها دریافت کرد. هر چند همه آنها تلاش میکنند تا نیت خویش از سفر تبلیغات انتخاباتی را پنهان کنند اما این موضوع هرگز از چشم تیزبین مردمی که هر شب و روز مشق تدبیر و سیاست میکنند و مدیریت و سیاست عمری به قدمت و قدرت مردمانش دارد پنهان نمیماند.
علیرضا زاکانی (نماینده منتسب به طیف اصولگرای مجلس شورای اسلامی و دبیر کل جمعیت رهپویان انقلاب) حجتالاسلام علی مصباح ( فرزند آیت الله مصباح یزدی منتسب به جبهه پایداری)، محسن رضایی (دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و کاندیدای قطعی انتخابات ریاست جمهوری)، سفر حسین کمالی که به دعوت خانه کارگر انجام شده بود لغو شد و چند فعال سیاسی و حزبی دیگر از جمله سیاستمدارانی بودند که طی روزهای گذشته با حضور در شهر تبریز با برگزاری نشستهای مختلف سیاسی و سخنرانیهای متعدد به تبیین آرمانها و اهداف خود در سپهر سیاست ایران و برنامهریزی برای بسیج نیروهای هوادار خود برای حضور قدرتمندانه در انتخابات سال آینده پرداخته و به صراحت از نقش آذربایجان و تبریز در معادلات سیاسی و تاریخی ایران و جهان به نیکی یاد کردند.
هر چند که این حرفها برای مردم آذربایجان و تبریز تازگی ندارد و مصداق زیره به کرمان بردن است اما گواه واقعیتی است که متاسفانه مردم خود آذربایجان کمتر به آن توجه میکنند.
نباید تردید داشت که این مسافرتهای تبلیغاتی با موضوع هماهنگی و بسیج نیروها و یا هر عنوان دیگر با نزدیک شدن به فصل انتخابات از شور و حرارت بیشتری برخوردار خواهد بود و رنگ و لعاب دیگری به خود خواهد گرفت. موفقیت هر کاندیدایی در سطح کشور به میزان و درصد موفقیت آنان در منطقه زرخیز آذربایجان بستگی دارد و موفقیت در این خطه نیز به میزان جلب اعتماد مردم، میزان صداقت و وفاداری آنها به وعدههای داده شده و تعهد و میثاقشان برای جبران کمبودهای گذشته و به عبارت دیگر قول شرف آنان برای احیا و ارتقای جایگاه و شان آذربایجان و شهر تبریز در پهنه تصمیمگیریها و برنامهریزیهای آینده وابسته است.
یک مثل قدیمی هنوز هم ورد زبان همه ایرانیان است که « تبریز چون دیگی است که دیر به جوش میآید اما چون به جوش و خروش آید به سختی میتوان آن را سرد کرد»! در همه صحنههای سرنوشت ساز تاریخی و سیاسی نیز مصداقهای بسیاری از این ضرب المثل را دیده و یا شنیدهایم. اکنون نیز اگر برخی سیاستمداران در برخی محافل خصوصی از رکود و کم تحرکی فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی در آذربایجان سخن به میان آورده و به زعم خویش گلایه میکنند ناشی از عدم شناخت آنان نسبت به ماهیت و روحیات مردم آذربایجان است.
مردم آذربایجان به سادگی دستخوش احساسات نشده و نسنجیده تدبیر و تصمیم نمیکنند. آنها صد بار اندازه کرده و یک بار بر قواره خیاطی سیاست، قیچی میگذارند!
شک نباید کرد که کلید موفقیت و اقبال هر نماینده و کاندیدایی بیهیچ اغراق و تعارفی در دستان مردم آذربایجان است.
نقش آذربایجان را در معادلات سیاسی و تعیین سرنوشت آینده کشور هرگز نمیتوان و نباید نادیده گرفت.
586