وقت نیوز - رحیم شهرتی فر گفته است بزرگترین ضعف و کاستی کشور مساله قانون و بی توجهی نسبت به آن است و تاکید کرده است برای برون رفت از مشکلات و آسیب های اجتماعی ،فرهنگی و اقتصادی جامعه راه و گریزی جز تن دادن به قانون نیست .
به گزارش وقت نیوز ، وی تصریح کرده است : - در نظام اسلامی کسی فرا تر از قانون نیست و هیج کس حق ندارد برای منافع شخصی و یا گروهی قانون را دور بزند، قانون باید به گونه وضع شود که همه مجبور به تبغیت از آن کنند و پیامدهای آن مورد توجه قرار گیرد.
شهرتی فر ، این چهره خوش نام سیاسی که گفته می شود برای ورود به مجلس از حوزه انتخابیه تبریز ،آذرشهر و اسکو قرار است خود را در معرض رای مردم قرار دهد به تارگی در گفت و گویی با خبرنگاران محلی دیدگاه های خود را در باره اهمیت قانون ، جایگاه مجلس ، عملکرد مجلس و نمایندگان ،ویژگی های فردی و اجتماعی داوطلبان نمایندگی مجلس ، ضرورت بازنگری در برخی از عملکردهای کلان و خرد جامعه ، چشم انداز انتخابات امسال ، نظام انتصابات مدیران ، چالش ها و مطالبات فرهنگی استان و تحولات باشگاه تراکتور و حواشی آن مطالبی بیان کرده است که مهمترین محورهای به این شرح است :
- قانون و رعایت آن همیشه حائز اهمیت بوده و نقش فزاینده ی را در اداره درست جامعه و تنظیم مناسبات مردم ایفا می کند بنابراین لازم است اولا در وضع آن دقت کافی به عمل آید ، ثانیا افرادی در مسند نهاد قانونگذاری قرار گیرد که در عین سالم بودن از دانش ، تجربه و شایستگی های مطلوبی برخوردار باشند.
- وقتی قانونی در مجلس تصویب می شود و نمایندگان خود را از شمول آن مستثنی می کنند این قانون اهمیت خود را از دست می دهد و مورد پذیرش جامعه قرار نمی گیرد.
- زمانی که منافع فردی بر منافع دراز مدت کشور ترجیح داده شوند وضع بهتر از این نخواهد بود ، چگونه ممکن است منِ نماینده حق دیگران را سلب کرده و خودم را از قانون استثنا کنم.
- بسیاری از قوانینی که در مجلس وضع میشوند درمدت زمان کوتاهی دوباره به بازنگری و یا اصلاح نیاز پیدا می کنند و این همه را می توان ناشی از ضعف مجلس و عدم حضور نخبگان و سرآمدان جامعه در این نهاد بیان کرد از آن جمله می توان به قانون انتخابات اشاره کرد که در هر دوره مورد بازنگری قرارگرفته و هزینه هایی را به مردم وجامعه تحمیل کرده است .
- و یا قانون منع به کارگیری بازنشستگان که بدون مطالعه و کارشناسی جامع و با تعجیل به تصویب رسید در همه استان های آذربایجان شرقی ، غربی ، اردبیل و زنجان فقط به تعداد پنج نفر را شامل شد و از اهداف اولیه خود که همانا میدان دادن به جوانان بود دور شد.
این قانون در استان ما فقط شامل بنده به عنوان معاون سیاسی و امنیتی استاندار آذربایجان شرقی و آقای محید خدابخش استاندارشدو من درآیین تودیع خود گفتم یادش به خیر زمانی که بنده دانشجو بودم آقای محمدرضا پورمحمدی رییس دانشکده ما بود و ایشان حالا به عنوان استاندار آذربایجان شرقی منصوب شدند آیا این جوانگرایی است ؟
- در بررسی های بعدی مشخص شد که حتی آن دسته از نمایندگانی که در تصویب این قانون نقش داشتند از کم و کیف آن و اینکه چه تعداد ازمدیران مشمول این قانون می شوند اطلاعاتی نداشتند و بسیاری از آن ها بعد از اجرای آن ابراز تاسف کردند.
- در نظام انتخاباتی ما شرایط برای حضور و فعالیت سرآمدان و نخبگان جامعه فراهم نیست و از سوی دیگردر بسیاری موارد تعصبات و مباحث قومی و قبیله ی برا اصل انتخابات سایه می اندازد از این رو مردم باید در انتخاب شان آگاهانه تر عمل کنند.
- بنده رییس ستاد انتخابات استان آذربایجانشرقی بودهام و بر اساس این تجربه میگویم که متاسفانه منابع مالی خاص در کسب و خرید آرا دخالت فراوانی دارند به طوریکه برخی افراد با کمال پررویی بهعنوان پیمانکار انتخابات شناخته میشوند. درصوررتی که انتخابات به صورت الکترونیکی برگزار شود ،احزاب حضور داشته باشند و عرصه برای حضور نخبگان فراهم شود می توانیم شاهد شکل گیری مجلسی قوی و کارآمد باشیم .
- اگر مجلس عملکرد درستی داشت و نظام انتصابات کشور مبتنی بر ساختار علمی و فنی استوار بود هرگر فردی بدون رعایت سلسله مراتب اداری و سازمانی وزیر ، استاندار و یا فرماندار نمی شد و ما متاسفانه سال هاست با چنین وضعی در نظام مدیریتی رو به رو هستیم .
- من در وزارت کشور بودهام و تجربیات بسیاری دارم که ذکر آنها خالی از لطف نیست. وقتی فردی برای چهار سال فرماندار یک شهرستان است طبیعتاً جایگاه آینده خود در سیستم را فراتر از این پست فرض میکند اما متاسفانه یکباره خود را حذف یا کنار گذاشته شده از سیستم میبیند و تمام تجربیاتاش را نیز با خود میبرد. نحوه انتصاباتمان از قانون نظاممند و چارچوب مشخصی برخوردار نیست به طوریکه با فعالیت در زمان انتخابات به نفع یک فرد یا جناح، سفارش توسط افراد و بدون تجربه کافی برخی انتصابات صورت میگیرد فلذا در موارد اینچنینی که عملکرد قابل دفاعی از سوی مسوولان وجود ندارد و به تبع آن از واهمه اینکه این عملکرد ناصحیح فاش شود، میدان عملی برای اصحاب رسانه داده نمیشود تا مبادا برخی عیوب برملا شوند.- هرکجا شفافیت، عملکرد صحیح و انتصاب شایستهای وجود داشته، هیچ ترسی از برخورد با رسانه وجود نداشته و برعکس استقبال نیز میشود. از سوی دیگر نتوانستهایم مطابق قانون اساسی کشور، احزاب فراگیر مردمی، نظاممند و سرآمد تشکیل دهیم تا رقابتهای درونحزبی برای پیشرفت و ترقی افراد سرآمد فراهم شود بنابراین بسیاری از انتصابات از طریق مشورت یا سفارشات انجام میشوند پس چنین مدیرانی نمیگذارند نحوه انتصاب یا عملکردشان از سوی خبرنگاران و مردم نقد شود.- در باره انتخابات و ترکیب مجلس آینده معتقدم جامعه درحال حاضر از نظر سیاسی آمادگی لازم برای مشارکت حداکثری در انتخابات را ندارد و و عمده دلیل آن هم وجود مشکلات اقتصادی موجود در جامعه است. انتقاد دیگری که مردم و بسیاری از کارشناسان به مجلس دارند، نحوه عملکرد آن و عمدتاً این سوال است که آیا مجلس واقعاً در رأس امور است؟ مجلس کدام طرح و پیشنهادی را برای فائق آمدن به مشکلات اقتصادی به دولت ارائه کرده است؟ مجلسیها چه نظارتی بر عملکرد دولت داشتند؟ این ضعفها سبب شده که فعلاً در جامعه شرایط انتخاباتی وجود ندارد مگر اینکه در ماههای آتی اتفاقات دیگری رخ دهد.- اصولاً در فضایی که احتمال مشارکت اندکی وجود دارد، انتخابات نتایج مناسبی نخواهد داشت بنابراین رسانهها که بر افکار عمومی تاثیرگذارند باید نسبت به جلب مشارکت مردم تلاش کنند تا ملت آگاهانه پای صندوقهای رأی حاضر شوند. ملاک انتخاب افراد نیز باید شخصیت متناسب، دانش کافی و داشتن تجربه و مهارت لازم باشد.
- لازم است در ساختار ادارای کشور بازنگری صورت گیرد و نظام انتصابات با یک سری تعاریف علمی و تجربی دنیا تدوین شوند. همچنین به احزاب سیاسی کشور باید اجازه فعالیت و ظهور بیشتری داده شو.
- ۴۰ سال تجربه خوبی است که بتوان نحوه مدیریت و خدمت تفکرهای مختلف را بررسی کنیم تا ببینیم در کدام زمان وضعیت بهتری درجامعه حاکم بوده است. بسیار خوشحالم که برخی فعالان عرصه اصلاحات معتقدند درون این جبهه باید اصلاحاتی انجام شود و یا برخی اصولگرایان نیز بر این باورند که باید در سیاست ها، روشها و عملکردشان تجدید نظری داشته باشند. ناگفته نماند که وضعیت دوره کنونی که از آن بهعنوان اعتدالگرایی یاد میشود باید مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد تا از درون تمامی این دورهها، تجربیات ۴۰ سالهی عملکردی و موضعگیری تمامی جناحها و شخصیتها اخذ شده و در آینده حداقل به صورت نسبی به سمت و سوی مجلس و دولت کارآمد برویم.»- رویکرد و نگاه من به مسایل و مردم در تمام سوابق و دروه های خدمتی به این صورت بوده است که هر چیزی را که برای خود میپسندیدم برای مردم نیز میپسندیدم و هرچه را برای خود نمیپسندیدم برای مردم نیز نمیپسندیدم.»- علت اصلی اینکه مسوولان و یا به اصطلاح همان کسانی که به انقلاب وابستگی دارند به مسیرها و روشهای غلط افتادهاند، این است که امکان نظارت افکار عمومی برعملکرد آن ها فراهم نشده و رسانه ها نقش نظارتی خود را به خوبی ایفا نکردند.
- معتقدم بزرگ ترین آسیب را زمانی دیدیم که به اصحاب رسانه و به طور کلی به افکار عمومی آن گونه که شایسته است اجازه نظارت داده نشد و به تبع آن مشکلات انباشته گشت و حالا همچون زخمی عفونی به یک باره سر بازده است .
- باید همانند سایر دنیا، رسانه ها، خبرنگاران، احزاب سیاسی و افکار عمومی را جدی بگیریم و نظارت آن ها را فرصت مغتنم برای حل مشکلات بدانیم .
- داشته های مادی و معنوی هر جامعه ای، مجموعه فرهنگ و تمدن آن جامعه محسوب می شوند بهعنوان مثال با فرا رسیدن سال نو و عید نوروز مردم به یکدیگر تبریک میگویند که این همان فرهنگ ماست و یا زبان مادری که از بدو تولد با فرد عجین است بخشی از فرهنگ ملتهاست . چنانچه مسوولان امر به سیاست های محدودکننده متکی نباشند و ظرفیت های قانونی را نیز با سلیقه های شخصی کنار نگذارند، در آن صورت بسیاری از مشکلات فرهنگی که امروز مطرح هست وجود نداشت.- به عنوان مثال ببینید درچهل سال گذشته در بحث موسیقی و به خصوص موسیقی های محلی چه مراحلی را طی کرده تا به امروز رسیدهایم در حالی که می توانستیم خیلی سال ها قبل تر از این به این جایگاه برسیم چرا که بسیاری از محدودیت های که بر این حوزه روا رفت ناشی از سلایق و خود خواسته برخی از افراد بود و الا در هیچ کحای قانون برگزاری کنسرت در هیچ شهری منع نشده است.
- بنا بر تجربه شخصیام در مسائل فرهنگی معتقدم که اگر همتی برای همراهی و همکاری از سوی مسوولان وجود داشته باشد، هنجار های اجتماعی، اعتقادات دینی و باورهای عمومی توسط عامه مردم محترم شمرده میشوند.- در ارتباط با زبان مادری نیز اگر طبق قانون اساسی، از ابتدا آموزش زبان های مادری اجرایی میشد، بسیاری از سؤالات و مطالبات امروزی مطرح نبودند و به تبع آن سوء استفاده کنندگان از این موضوع نیز میدانی برای عرض اندام پیدا نمیکردند. باید قبول کرد که امروز در بحث مسائل فرهنگی، گرفتار سلایق برخی افراد تصمیمساز شدهایم.
- در باره تاسیس فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی تا جایی که اطلاع دارم دولت بر وعده خود پایبند بود و اجرای آن را به چهار استان ترک زبان سپرده بود در جلسات متعددی که با استانداران این چهار استان برگزار شد و بنده نیز در برخی حضور داشتم، مسوولان و حتی برخی کارشناسان تاکید داشتند که در بحث فرهنگستان، علاوه بر موضوع زبان، دیگر مسائل مرتبط با فرهنگ عمومی از جمله هنر وجود دارد و تصمیم گرفته شد تا تمامی این موضوعات در قالب تشکیل یک بنیاد پیگیری شوند.- البته من معتقدم مسائل فرهنگی راباید به اهالی فرهنگ بسپاریم یعنی همانطور که دخالت دولت در اقتصاد صحیح نیست، در بحث فرهنگسازی نیز این اصل صدق میکند. بنابراین اگر بحث فرهنگستان ادب و زبان ترکی به اهل فرهنگ سپرده میشد و دولت فقط بحث نظارتی و حمایتی داشت، موفقیت قابل توجهی در این خصوص حاصل میشد. اما ماحاصل مشورتها، جلسات و کارگروههای تخصصی بین چهار استان، به تاسیس بنیاد فرهنگ، ادب و هنر آذربایجان ختم شد که در چهار سال اخیر یک کتاب نیز در این خصوص چاپ شده است.- شهرتی فر در پاسخ به پرسش خبرنگاری در خصوص وضعیت فرهنگی استان و سخت گیری هایی نسبت به آن گفت : این موضوع که شما اشاره کردید مقداری پیشینهی تاریخی دارد در دوره پهلوی قائله فرقه دموکرات رخ داد و سبب شد تا زمان انقلاب اسلامی، رژیم پهلوی نگاه امنیتی به خطه آذربایجان داشته باشد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در اوایل انقلاب حوادثی در آذربایجان به وقوع پیوست که آن هم تاثیراتی داشته اما میتوانم شهادت دهم که در بین مسوولان عالی نظام هیچگونه نگاه امنیتی به استان وجود نداشته و ندارد اما ممکن است در وزارتخانهها و بدنهی کارشناسی دولت، یکسری افراد نگاه تحقیرآمیزی به مناطق یا اقوام داشته باشند. در خوشبینانهترین حالت باید گفت که چنین افرادی متوجه نیستند و نمیدانند اما در نگاه بدبینانه، باید این نوع تفکرات را غرضآلود برشمرد.- به اعتقاد من بسیاری از محدودیت های موجود درحوزه فرهنگ استان قبل از اینکه از جای دیگری سرچشمه بگیرد بیشتر ناشی از عملکردهای خودماست ، به عنوان مثال یک زمانی رویداد فرهنگی مشابه که در استان همجوار ما مجاز بوده در استان ما ممنوع شده چرا ؟ چون فلان شخصیت محلی ما با آن موافق نبوده است بنابراین باید گفت که گاهی اوقات «از ماست که بر ماست».
- مثال روشن دیگر در این باره این است که برخوردها و عملکردهای آیتالله آملی در استان اردبیل آن چنان جو مثبتی نسبت به مسایل فرهنگی ایجاد کرده که حتی اتباع جمهوری آذربایجان در نماز جمعه وی حاضر می شوند ، همین طور در شهرستان جلفا هم حاج آقا سنجری چنین رویکردی را به حمد الله به وجود آورده است.. اما گاهاً افرادی هستند که بر عکس عمل میکنند. تا به کی برخی خود را فراتر از قانون اساسی کشور خواهند دید؟ البته این واقعیت را نباید فراموش کرد که با حضور حاج آقا «آلهاشم» در تبریز، رویکردها نسبت به مسائل فرهنگی بهتر شده و با مسایل این حوزه با گشاده رویی برخورد میشود..
- معاون سابق سیاسی و امنیتی استانداری آذربایجان شرقی در باره آینده باشگاه تراکتور و حاشیه های بازی های آن چنین اظهارنظر کرده است : همانگونه که قبلا هم اعلام کردم باشگاه تراکتور نباید به صفحه و صحنه تبلیعات برخی ها تبدیل شود ، اگر حرف حق را با نیت باطل پیگری کنیم به نتیجه نخواهیم رسید ، فلسفه وجودی بسیاری از حاشیه های این باشگاه ناشی از مطالبات فرهنگی و محلی است که در جریان مسابقات فوتبال مجال طرح شدن پیدا می کنند و این درست نیست ، باید فضا و شرایط قانونی و ضابطه مند برای طرح مطالبات وجود داشته باشد تا همه خواسته ها در قالب تماشگر فوتبال طرح نشوند.- به عقیده من، باشگاهداری در دنیا قوانین خاص خود را دارد بنابراین وقتی نام باشگاه تراکتور سازی مطرح میشود باید این باشگاه در اختیار مجموعه و گروهی به نام تراکتورسازی باشد؛ دیگران و نهادها نباید در این زمینه دخالتی کنند. اگر دخالتی نیز صورت گیرد منجر به تشدید حواشی میشود. حال اگر بخش خصوصی وارد عمل شده، واقعاً باید فقط وظیفه باشگاهداری را انجام دهند. البته نباید فراموش کنیم که در ورزش و بهخصوص رشته فوتبال، سیاستهای غلطی حاکم است و فدراسیون فوتبال مدیریت صحیحی ندارد.- زمانی که تراکتورسازی در آستانه قهرمانی قرار داشت و در آستانه دیدار مهم با نفت تهران، بنده فرماندار تبریز بودم و آقای تاج را به فرمانداری دعوت کرده و صراحتاً به او اعلام کردم که ما معتقدیم شما برنامه ریزیهایی انجام دادهاید تا نگذارید تراکتورسازی قهرمان شود. آقای تاج هم توضیح دادند که چنین نیست و حتی امکانات برگزاری جشن قهرمانی را به تبریز آوردهاند. البته من پیشنهاد دادم که برای منتفی شدن این شایعات، آقای فغانی و گروه داوریاش که برای دیدار تراکتورسازی – نفت انتخاب شده بودند، تغییر یابد. اما با کمال تأسف رئیس هیأت فوتبال استان آذربایجانشرقی [ششگلانی] و رئیس وقت باشگاه تراکتورسازی [عباسی] با این پیشنهاد مخالفت کرده و گفتند که فغانی بهترین داور حال حاضر لیگ است!- خوب، بنده بهعنوان فرماندار شهر تشخیص داده بودم که احتمال دارد ماجراهایی رخ دهد و داور باید عوض شود اما افرادی که مسوول مستقیم این امر بودند، با پیشنهادم مخالفت کردند و طبیعتاً من بیش از آن نمیتوانستنم اصرار بر تصمیمم داشته باشم چراکه اگر با نظر من داور تغییر یافته و اتفاق دیگری رخ میداد تمام مسوولیت آن متوجه من بود. آنچه نباید می شد، شد و داور واقعاً ناداوری کرد و همان زمان به آقای تاج گفتم که دیدید شما چنین برنامهای برای تراکتورسازی داشتید؟ پس در ارتباط با فوتبال ایران، خانه از پایبست ویران است.- البته زمان آقای شفق و مدیریت بنده در معاونت توسعه منابع انسانی مجموعه تراکتورسازی، باشگاه از دسته یک به لیگ برتر صعود کرد بنابراین از تمام ریز و بم اتفاقات آن دوران و باشگاه تراکتورسازی خبر دارم و معتقدم اگر خود مجموعه تراکتورسازی، باشگاه را اداره میکرد حواشی کنونی وجود نداشت و نام باشگاه نیز با عملکرد و صاحب آن یکسان بود. اما امروز متاسفانه باشگاه تراکتورسازی به این سمت و آن سمت کشانده میشود.
دکتر رحیم شهرتی فر از مدیران خوش نام استان آذربایجان شرقی که پارسال در حالی که مسوولیت معاونت سیاسی و امنیتی استانداری آذربایجان شرقی را عهده داشت در اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان محبور به ترک خدمت شد و به دانشگاه و تدریس بازگشت .
در دسته بندی های سیاسی اگر چه او به دلیل سوابق فکری و عملکردی درگروه اصلاح طلبان قرار می گیرد اما بسیاری او را به دلیل دیدگاه های شفاف و روشن شخصیتی میانه رو و مدیری علمگرا ارزیابی می کنند که در هر مسوولیتی همواره اخلاق را با عمل در هم آمیخته و کارنامه موفق از خود به یادگار گذاشته است .
586