وقت نیوز - طی حکمی از سوی مهندس محمد گرجی مدیرعامل شرکت هواپیمایی آسمان کاپیتان ابراهیم ناجیان به سمت مشاور ویژه ایشان منصوب شد.
به گزارش وقت نیوز ، کاپیتان ناجیان متولد 1348 تبریز و از خلبانان با سابقه کشور است که از سال 1375به استخدام رسمی شرکت هواپیمایی آسمان در آمده و در رده های مسوولیتی این شرکت خدمت کرده است .
وی دارای مدرک خلبانی برای پروازهای تجاری و حمل و نقل هوایی است .
کاپیتان ناجیان علاوه بر دوره های داخلی در کشورهای فرانسه ، مالزی و هلند دوره های اخذ خلبان یکمی تایپ هواپیمایی فوکر100 و هواپیمایی ATR فوکر100 را با موفقیت گذرانده است.
عضویت در هیات مدیره و مدیرعامل شرکت بازرگانی هواپیمایی آتا ، مدیرکل شرکت بازرگانی هواپیمایی آسمان ، معاونت بازرگانی شرکت هواپیمایی آتا ، عضویت در هیات ووشو آذربایجان شرقی و مشاوربازرگانی مدیرعامل شرکت هواپیمایی آسمان در غرب کشور از دیگر سوابق خدمتی وی است .
کاپیتان ناجیان که عضور خلبانان جامعه کشور است هم اکنون در حال گذراندن ن دوره های تکمیلی تایپ هواپیمای بوئینگ 737 می باشد.
وی از جمله خلبابانی است که درکنار مسوولیت های سازمانی حشر و نشر زیادی با مردم دارد و از هر فرصتی به کمک آنان می شتابد ، او خود می گوید در میان برنامه ها به سالن ترانزیت می رود و به افزاد ، نیازمندان و مسافران مستاصل کمک می کند.
او در هر پرواز چند صندلی سهمیه خلبانی دارد که همه آن ها را بدون چشمداشت به این آدم های نیازمند که نیاز فوری و اضطراری برای تهیه بلیت دارند اختصاص می دهد.
از زمانی که کمک وی به یک معلم و قدردانی وزیرآموزش و پروزش از ایشان در سال گذشته رسانه ی شد ایران او را به عنوان خلبان مردمی و نیک خواه شناخت و ستود.
وی در یکی از مصاحبه های خود گفته است : بدون استثنا پروازهایم را به نام الله آغاز میکنم و در طول پرواز مدام با مسافران صحبت میکنم. مثلا اگر عید یا مناسبتی باشد حتما تبریک میگویم و در مورد مسیر پرواز به مسافران اطلاعات میدهم، مثل این که الان در آسمان کدام شهر هستیم، دمای هوا چقدر است یا مثلا الان اوضاع جوی نامساعد است و از تکانهای هواپیما نترسید و... یک بار پروازی از رشت به تفلیس داشتم و چون زمان پرواز نزدیک به دو ساعت بود و میدانستم مسافران خسته میشوند دائم با آن ها در مورد ویژگیهای مسیر و جاذبههای طبیعی صحبت کردم، مثلا گفتم ما الان بر فراز قله زیبای سبلان با فلان مقدار ارتفاع هستیم، الان در مرز هوایی ایران و ارمنستان هستیم، اینجا شهر جلفاست، این رودخانه ارس است، اینجا قله آرارات با فلان متر ارتفاع است، این فلان دریاچه است و... بعد ازاین پرواز بسیاری از مسافران آمدند و با من سلفی گرفتند، شمارههای همدیگر را هم گرفتیم و الان با بعضیهایشان ارتباط دارم.
فراز دیگر از وی این گونه است : من عشق و علاقه خاصی به امام رضا(ع) دارم و اصرار دارم وقتی به فرودگاه میرسم حتما در خاک مشهد نماز بخوانم. یک روز که از نمازخانه بیرون آمدم مردی را جلوی دفتر فروش دیدم که دیر رسیده و گیت بسته شده بود. دقیقتر که شدم فهمیدم داماد است و عروسش هم جلوی کانتر ایستاده و باید هر چه زودتر به رامسر برسند. من آن روز خلبان پرواز رامسر بودم، بنابراین به کانتر رفتم و خواهش کردم کمکشان کنند. روزی دیگر از رامسر به تهران میآمدم، آن پرواز جا نداشت و مسافری کار واجبی داشت و باید زودتر به تهران میرسید. من لیست مسافرها را که بررسی کردم دیدم خانمی برای بچه کوچکش بلیت خریده، بنابراین سراغش رفتم و خواهش کردم بچه را روی پایش بنشاند و آن مسافر سوار شود.یک بار هم در پرواز گرگان دیدم جلوی دفتر فروش، چهار نفر که سر و وضعی روستایی داشتند مستاصل ایستادهاند. جلوتر که رفتم فهمیدم پسر کوچک خانواده مشغول غذا دادن به اسب بوده که حیوان حمله و او را زخمی کرده بود. این پسربچه روی دوش پدرش بود. وضع را که این گونه دیدم از دفتر فروش خواستم چهار صندلی سهمیه خلبان را به این خانواده بدهد، هرچند برای این کار مجبور شدم با خواهش چهار مسافر ویژه را که سفارش شده رئیس فرودگاه بودند پیاده کنم. من در آن پرواز از مسیری رفتم که کوتاهتر بود، با برج مراقبت نیز هماهنگ کردم که آمبولانس را آماده کنند که خوشبختانه این پسر بموقع به بیمارستان رسید و درمان شد.
586