وقت نیوز - رئیس جمهور( ی) در جلسه شورای اداری استان آذربایجان غربی گفته است : بدلیل شرایط جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و تحریم های دشمن امروز کشور در بدترین وضعیت منابع و اعتباری قرار دارد/ راه حل مشکلات کشور، مدیریت علمی، صرفه جویی و مصرف بهینه است.» / ایرنا
اول بگویم که جنگ ١٢ روزه هم شد بهانه ای به علاوه، برای خیلی چیزها که می دانیم و می دانید، و اما آنچه در ابتدا آمد، سخن بالاترین مقام اجرایی کشور همراه با راهکار «مدیریت علمی، صرفه جویی و مصرف بهینه» سوال؛ پس چرا شروع نمی کنید؟ آقای رئیس جمهوری! فرصتی باقی نمانده است. واضح است که عدم پذیرش نظارت عمومی ، تن ندادن به اصلاح سیستماتیک درونی و توقف نقد حاکمان ، منجر به فساد و تعمیق روندهای ناکارآمدی در ساختار های اداره ای می شود .سیستمی که از نقطه سربه سر انرژی عبور کند، یعنی تراز ورودی و خروجی انرژی در آن منفی شده است. معنی ساده اش این است که مجموعه تولید و خلق ارزشی که در این سیستم میشود، از مجموع منابع مالی و مادی که مصرف می کند ، کمتر شده است. یعنی این سیستم دارد از انباشتهای مادی و معنوی گذشته میخورد. چنین سیستمی خیلی نمیتواند به این روش ادامه بدهد و یک جایی کم میآورد و باید در خودش تغییرات اساسی بدهد. دولتها در ایران تاجایی که می شد کسری بودجه های کلان را با انتشار پول و استقراض از بانکها و فروش دارایی ها تامین کرده اند و الان، آن نقطهای است که همه ی آن منابع ته کشیده و همه ی امکانها به نقطه پایان رسیده است. سیستمی که خودش، خودش را به چنین نقطه ای رسانده است، اصلا نیازی به نقد ندارد. دستاورهای خودش و بحرانهای خودش، بهترین نقد خودش است. جامعه ، بخصوص جامعه نخبگانی این را فهمیده است، اما دولت نمی خواهد این را بفهمد. بیماری جامعه ما ، یک مرض ساده نیست که با یک درمان معمولی درمان شود. وقتی یک بیماری گرفتار سرطان شد، اصلا نیازی نیست شما به او یادآوری کنید که او بیمار است و سرطان خطرناک است؛ بلکه خود سرطان چنان تعادل زیستی او را به هم میزند که او خودش میفهمد یک مرض جدی دارد. این جا تنها این بیمار باید از عقل سلیم و سلامت روان برخوردار باشد که به سرعت برود دنبال درمان خودش و سبک زندگی خودش را عوض کند. پس مساله امروز ما در سطح کلان این نیست که باید هشدار بدهیم که سیستم بیمار است، این که عیان است، مساله عقل سلیم و سلامت روانی نظام است که اگر باشد به طور خودبهخود می رود دنبال درمان. و اگر نرفت، یعنی یک اشکالی در فهم و عقلانیت او وجود دارد که در این صورت باید او را مجبور کرد که برای درمان اقدام کند. به نظر من جامعه ما الان خودش متوجه شده است که فهم درستی از مشکلات و بحرانها در کشور وجود ندارد و جامعه شروع کرده و به شیوههای مختلف دارد فشار میآورد تا نظام را مجبور کند که خودش را اصلاح کند. در واقع الان فهم جامعه از فهم روشنفکران و تحلیلگران جلوتر است، چون ما درباره بحرانها فکر میکنیم اما جامعه آنها را با گوشت و پوست خودش حس میکند. در چنین نقطهای دیگر نقد حکومت، کاربردی ندارد. الان باید روشنفکران به جای نقد حکومت، با جامعه گفتوگو کنند کمکش کنند تا از انتخابهای پرهزینه و خطرناک پرهیز کند و حکومت هم تن به اصلاح بدهد. شرایط کنونی اقتصاد کشور مولود اشکالات اساسی سیستمی چند بُعدی است که در آن فساد درد آوری ریشه یافته است.«بانک آینده» صدها محل مجهول و مجعول بودجه خوار غیر پاسخگو و بی کارنامه، فرزندان این سیستم اتد. آنچه دراین میان بشدت آسیب دیده ، " اعتماد عمومی " است . برای یک نظام سیاسی، برخورداری از پشتوانه ملی ، نیازی حیاتی است که در پرتوی اعتماد عمومی بوجود می آید.این پشتوانه ملی است که هژمونی واقعی رامی سازد.آنچه در ایران سبب بحران جاری اقتصادی شده است بخش بزرگی از آن ریشه در " عدم شفافیت " و عدم واقع نگری دارد . تعاملات اقتصادی در ایران در اتاق شیشه ای صورت نمی گیرد که برای همگان قابل رصد باشد. درچنین وضعیتی است که فساد حالت سیستماتیک به خود می گیرد. نسبت دادن هر اتفاقی به دشمن ، ساده ترین شکل فرار از مسئولیت و پاسخگویی در برابر تصمیم های غلط است . دشمن بدیهی است که از هر فرصتی برای اهداف خود استفاده کند ،وگرنه دشمن خوانده نمی شد. آنچه سد راه این امر یعنی بهره برداری دشمن می شود ، تصمیم گیریهای درست ، منطقی وعلمی حاصل خرد جمعی نخبگان بدور از تعلقات سیاسی و جناحی و در نهایت شفافیت است.
*رئوف پیشداراستاد دانشگاه و روزنامه نگار